من هجده ماهگی اول شیر روز رو قطع کردم،بهش گفتم تو دیگه بزرگ شدی خانمی که توی داروخونه هست بهت شیر نمیده ،کلی قربونصدقه ش رفتم براش دست زدم که بزرگشده،ذوق کرد
براش مثال زدم بچه های توی خانه ی بازی رو که هیچکدوم شیر توی شیشه شیر نمیخوردن وشیر پاکتی میخوردن،شبا وسط خواب یکی دو بار بیدار میشد رویپام تکونش میدادم معمولا خوابش میبرد اما گاهی هم واقعا کرسنه ش بود اول بهش اب میدادم اگه قبول میکرد که هیچ اگه نه شیر میدادم ،یکی دوماه طول کشید دیگه خودشم شب اب براش کافی بود،بعدش هم شیشه رو ازش گرفتم با لیوان اب میدم بهش شب ها