یه بابابزرگی خانوادگی رفته بودن زیارت مکه (۵۰ سال پیش مثلا)
اون موقع ها هتل و رستوران و... نبوده..
آقا این بندگان خدا قابلمه ی آبگوشتو بار میذارن یه ناهاری بخورن ..
یهو یه وهابی رد میشه میگه یه تیکه گوشت میندازه تو قابلمه میگه : حااااج انا شریک .. انا شریک ( یعنی منم باهاتون هم سفره میشم..
بابابزرگه میگه باش برادر حالا این چی بود انداختی تو قابلمه؟!
گفت : لحم الضب [(گوشت نوعی سوسمار که حلال هست اما خب پیامبر(صلی الله علیه) نمیخوردن و روایات زیادی در موردش هست)]
بابابزرگه اینجا رو به فارسی میگه اون بنده خدا نمیفهمه میگه :
مرده شورتو ببرن همه اش مال خودت کل قابلمه رو میدن بهش😂😂😂😂😂