۲ هفته پیش با شوهرم سر اینکه چرا یکی از زمیناشو به اسمم نمیکنه گفت به زنای الان هیچ اعتمادی نیست گفت فردا بر میداری میبری یه ابم روش گفت خودتم بکشو یه متر هم بهت نمیدم
بهم بر خورد اومدم خونه بابام فکر کردم میاد دنبالم ناز کشی میاد دنبالم نگو از خداش بود.
هر روز بابام میگفت امروز دیدمش فلان رستوران اونجا اون کافه و فلان هر روز فقط کار نیکرد شب عشق و حال
هیچی منم اومدم مقابله به مثل کنم عکس خودمو با دوستمو که کافه بودیم استوری گذاشتم
دیروز فهمیدم رفت مسافرت دبی امروز صبح دیدم استوری گذاشته یه فیل ۳ ثانیه ای که شوهرم با دوستش حسین که خیلی دختر بازم هست کنار استخر هتل کنار دو تا دختر جون که خوشگلم بودن و لباس زیر تنشون بود ایستاده بودن و دخترا خودشونو هی به شوهرم میالیدن و به شوهرم میچسبیدن و شوهرم داشت از خنده پاره میشد
رفتم ببینم با گوشی خواهرم ببینم که دیدم فقط منو اد کرده و من میتونم ببینم هینجوری که شوک بودم و اشک تو چشام جمع شد اومدم از استوری بیرون دستم رو استوری بود رفتم دوباره روش که دیدم پرید. نمیدونم چرا فکر کنم منتظر بود من ببینم و حذف کنم منم تا ظهر فقط گریه هنوز به پدرو مادرم نگفتم
شوهرم کلا گرمه همیشه وقتی ازم رابطه میخواست میگفت اگه تو جواب رد بهم بدی یا نباشی هزار نفر هستم که نیاز منو با چستومن پول بر طرف کنه پس برا رابطه ناز تو رو نمیکشم
کلا رابطه جنسی براش حکم حیات رو داره همیشه اون حرفش یادمه الانم اون دو تا دخره با اون رفیق دختر بازش یعنی بهم خیانت جنسی کرده
اصلا اهل خیانت عاطفی و زن دوم و دوست دختر نیست من شوهرمو میشناسم ولی خیانت جنسی اره الان نمیدونم چه گوهی بخور یکی راهنمایی کنه
منه گاو نمیدونم چرا اسکرین نگرفتم