مجرد که بودم اکثر حقوقم برا خونه میرفت جوری که هیچ پیشرفتی نکردم تا جم میکردم یهو باید به اونا میدادم
الانم ازدواج کردم باز باید بهشون کمک کنم جوری که همسرم بشدت معترضه
باورتون میشه سیزده بدر بهم گفتن نیاین پیش ما چون مهمونی دادن سخته …
تقریبا جلوی پیشرفت من کامل گرفته شد
نذار همسرت بفهمه کمکشون میکنی
چقدر سخت.والا همسرتم حق داره
از کمک کردن به خانوادت شوهرت معترضع؟؟؟؟
مادر من داره اینجوره
خودم گاهی درست میکنم میبرم ولی نمیرم
خب هرکسی یک خوبی ووبدی داره
همیت که باعث ننگ و عار من نیستند
و در ضمن عیبی نداره اگه دارید کمی کمک کنید
درآمدشون چیه ؟
واقعا نیاز دارن یا توقعشون بالاست؟؟
درکت میکنم ولی همیشه فکر کن شاید از دعای اونها کلی از مشکلاتی که میتونست برات پیش بیاد رفع شده باشه بالاخره احترام به پدر و مادره دیگه
تو که کمک میکنی سعی کن هیچ وقت منت نذاری
یکم باید توی مخارج صرفه جویی کنن
وظیفه تو نیست که پول بدی به خانواده
شوهرتم حق داره معترض باشه حتی اگر از درامد خودت باشه
هیچوقت نذاشتم ولی بهم فشار وارد شد بشدت
تمام همکارام و دوستام که درامد منو داشتن خیلی پیشرفت کردن مثلا ماشین اونا مدل بالا خریدن من دربو داغون
یا گوشیمو بعد کلی سال تونستم عوض کنم
ولی خب مثلا الان بخاطر کمک به اونا جیب خودم ابن ماه خالیه و به مشکل برخوردم
خانواده من وضعشون خوبه
اما پول توجیبی درست حسابی به خواهر و برادرم نمیدن
هرماه پنج شش تومن به اونا میدم
عیدی و تولد و… هم هدیه میخرم براشون
سالی دو سه دست لباس هم میخرم برای هر دو
مکمل و دارو و روتین پوستی برای خواهرم هم میخرم مرتب
این چیزها برکت میاره به زندگی، ناراحت نباش
دقیقا من الان میگم خداروشکزدرحدخودشون دارن ونیازی به کمک ندارن...
