2777
2789

دوستان منو همسرم قراره رو وام ازدواجی که میگیریم یه مبلغی بزاریم و خونه بخریم 

می‌خوام خونرو کلا به نام من بخره

نه اینکه بخره بعد بزنه به نامم(چون اینجوری می‌تونه ازم بگیره یه موقع )

کلا چجوری مطرح کنم و از چه راهی وارد شم قبول کنه؟

من نظرم اینه از راه احساسی وارد شم 

بگم مال من و تو نداره که 

منم  آدمی نیستم بدون مشورت تو کاری بخوام بکنم مثلا بفروشم و اینا 

اگه تو خیلی اصرار کنی که نزنی به نام من 

هیچ مخالفتی باهات نمیکنم و هیچ اصراری ندارم بزنی به نام من 

ولی این برام جای سوال داره که چرا نمیخای به نام من باشه؟

خب اینم یکی از روش های هست که آدم دوست داشتنش به زنش ثابت می‌کنه 

مردی که زنش دوست داشته باشه همه چیزش میده به اون یه خونه که دیگه این حرفا رو نداره 



لعنتی عوض شو 

هدفت چیه دقیقا چرا برات مهمه

واسه چند لحظه آرامش اومدم اینجا و در نتیجه حوصله بحث ندارم .شما درست میگی تمام !           اگه امضام رو خوندی و دوباره ریپلای زدی یعنی مشکل داری خودتو ب دکتر نشون بده

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

دیر اومدی نخواه زود بری😂

۱۰ ۱۵ سال صبر کن بعد تقاضا کن 

چرا ب بسم الله همه چیو باید به نامت بزنه؟

انقدر انصاف داری اگه خدایی نکرده خواستی جدا بشی بهش بر گردونی؟

کائنات ازت ممنونم که نگاهت و حواست به من هست💙خدایا شکرت💚الهی به امید خودت❤

ماام قرار بزنه ب نام‌من اگر اوکی بشه. من خب کلا قبل خرید خونه همیشه میگفتم باید برنی ب اسم من 

اما تاپیکت ب دردم خورد .‌یعنی اگر همینجوری مستقیم زده بشه ب نام دیگه نمیتونه پس بگیره ؟ 

parasoo1989@

بلانسب مگه خره .دو ساعت صغری کبری بچینی بعد بگی اگه نزنی مهم نیست؟

در زمان حضرت موسی (ع) یک زن پاک سرشت نزد حضرت موسی (ع) آمد و به او گفت: ای پیامبر خدا برای من دعا کن که خدا به من فرزندی صالح عطا کند تا قلبم را شاد کند. حضرت موسی دعا کرد، ندا آمد: ای موسی آن زن را عقیم آفریدیم. حضرت موسی به زن گفت: خداوند فرمودند که شما را عقیم آفریده. زن یکسال بعد آمد و مجددا از حضرت موسی خواست که دعا کند تا خداوند متعال به او فرزند صالح عطا کند. حضرت موسی دوباره دعا کرد. خداوند مجددا فرمود: ما این زن را نازا آفریده ایم. بعد از یکسال حضرت موسی زن را دید که یک کودک در آغوش دارد. از او پرسید: این فرزند کیست؟ آن زن گفت: فرزند من است. حضرت موسی به خدا عرض کرد: بارالها، چگونه این زن فرزند دارد در حالیکه عقیم است؟؟خداوند فرمود: موسی هر بار که به او گفتم: عقیم، او مرا رحیم خواند. پس رحمت من بر تقدیر و سرنوشت پیشی گرفت و به او فرزند عطا کردم. 

بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792