دو سال پیش دو تا از این اکیپ های کله گنده و متصل که هر دو تو شهرداری بانک یا نظامی بودن سر یه مسئله ای بحث شون میشه
یکی شون میگه ۱۰۰ملیون میدم دوست دختر فلانی رو بیارید واسم.اونا ام میان دختره رو گول میزنن میبرن چت مست همه بهش تجاوز میکنن
دختره خوشگل بود ولی خب از اون دخترا بود که همه جا تیک و تاک داشت
این وسط یه پسره عاشقش میشه تو یه نگاه و همونجا تو جمع میگه دختره رو ولش کنید شما واسه یه شب میخاید من واسه زندگی میخام
(پسره خوشگل و خوشتیپ و خانواده با اصالت و درست حسابی و سرشناس و به شدت وضع مالی خوب و بهترین موقعیت ها واسه ازدواج داشت)
دختره که شدید مسته و هیچی نمیفهمه رو بر میداره میبره خونشون.شماره دختره رو بر میداره
چند روز بعد زنگ میزنه بهش و میگه بیا بیرون ببینمت
دختره رو میبینه و داستانو واسش تعریف میکنه و پیشنهاد ازدواج میده بهش
دختره از شرایط بد زندگیش میگه که تو خونه چقدر اذیتش میکنن تعریف میکنه پسره دلش میسوزه واسه این که کمکش کنه خونه جدا واسش میخره بعدش هم ماشین و خرج ماهانه اش رو میدا
آخر سر بعد اینکه دختره کلی ام طاقچه بالا و شرایط گذاشت واسه پسره و پسره ام کلی دنبالش دویید
چند ماهه که عقد کردن و خیلی زندگی خوبی دارن
به نظرم واقعا قشنگ بود💖🫠