من ی غلطی کردم تو عمرم واسه اولین بار با ی پسره دوست شدم تهشم ب غلط کردن افتادم هیچجوره نمیتونستم خودمو از رابطه بکشم بیرون تا اینکه ی شب از ته دلم از خدا خواستم یجوری منو نجات بده کمکم کنه
دقیقا همین اتفاق افتاد خیلی یهویی جوری ک حتی خودمم نفهمیدم چطور از هم جدا شدیم الان ک خبر نامزدیم پیچیده پسره زنگ زده تهدید پشت تهدید ک تو کنار من نموندی الان رفتی با فلانی نامزد کردی چمیدونم آبروتو میبرم از این حرفا
گله ام از خدا اینه ک مگ نخواستی کمکم کنی؟شرایطو برام مهیا کردی از کاری ک کردم برگردم،چرا دوباره دامن گیر من شد دردسرای اون پسر؟چرا کمکم نمیکنی خدااا
ابروم میره بخدا بابام زنده نمیزاره منو😭💔