هیچوقت فکر نمیکردم شب قبل زایمان با شوهرم دعوامون بشه و روز زایمانم قهر باشیم…..اصلا حال خوبی ندارم….اگه خدا بخواد چند ساعت دیگه باید برم بیمارستان و اینقدر گریه کردم سرم داره میترکه!دلم فقط برا بچم میسوزه از دیشب که دعوامون شد تکوناش عجیب غریب شده😭💔اخه شوهری هست روز زایمان اینجوری کنه؟؟؟!!!این مدت خیلی زحمت کشید ولی دیشب زد همه چیو خراب کرد……😔اخرش میگه گریه نکن میخوای شیر بدی به بچه!!!!!!!!!!!!یکی نیست بگه احمق چرا اینقدر آدمو ناراحت و اذیت میکنی اخه که اخرش اینجوری بگی!!!!!!!دلم نمیخواد حتی باهاش برم بیمارستان حیف که مجبورم وگرنه تنها میرفتم
عزیزم
عیب نداره ارامش خودتو حفظ کن
الان هیچی مهم تر از خودت وبچه نیست با انرژی مثبت برو او قرار امروز بغلش کنی
منم دعوا کردم با شوهرم...جفتمون استرس داشتیم دست خودمون نبود کلی غر زدیم بهم و داد و بیداد کردیم🤦🤣 الان که یادمون میاد کلی می‌خندیم سخت نگیر به خاطر استرسه ارامشتو حفظ کن به نی نی خوشگلی که قراره تو بغلت بگیری فکر کن...
ای بابا بخاطر این شرایط خودت کوتاه بیا
ناراحتی نکن
طبیعی هستین ؟
با یه حرف عاشقانه تو تمومش کن
حتی اگه اون مقصره
بزار خاطره ی خوبی برات بمونه عزیز دلم
انشاالله به سلامتی بغل بگیری نی نی نازتو
آشتی کنید
پیش قدم شود خوبیت ندارع آخه
یکم ناز بیا عجبا
عزیزم شاید فشار اقتصادی یا استرسی چیزی رو ایشونه . یه امروزو شما کوتاه بیا بزار با لب خندون و دل خوش به امید خدا برا زایمان بری که بعدا خاطره ش بامزه باشه و برا نی نی تعریف کنی بعضی روزا هیچ وقت تکرار نمیشن حیفه برا لج بازی خراب بشه
اشتی کن خوبیت نداره
سر چی دعواتون شد؟
زنگ بزن اورژانس بیان ببرند مفت و مجانی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز