من موقع ازدواج22سالم بوذ، شوهرم20سال دوامون هم خام و بی تجربه، اصلا نفهمیدم پدر و مادر شوهرم چرا اومدن خواستگاری، بابا و مامانم چرا منو دادن به شوهرم، خدا رو شکر راضیم سختی کشیدم اما خوب زندگیم خوبه، الان ب، چه های20ساله دنبال گدشی و قلیونن، شوهرم دنبال کار و زندگی بود، هرجا میرفت برا اجاره خونه بنگاهیا بهش میخندیدن میگفتن برو با بزرگترت بیا، شما هم همچین احساسی داشتین، راستی بگم هیچ کی از ما حمایت مالی و فکری نمیکرد
ما هم همین بودیم البته ما ۱۸ بودم ولی خیلی اشتباه کردم من ۱۸ بودم با عقل زن ۳۰ ساله شوهرم ۲۲ بود با عقل ۱۵ ساله منم عقلمو دادم دست اونو باعث شد خیلی باخت بدیم
یعنی شما ۲ سال بزرگ تر بودید؟اینکه شوهرتون کوچیک تر بودن اذیتتون نمیکرد؟
منم
شوهرم هیچی نداشت
حتی اینکه چه کاری و شروع کنه بهش فکرم نمیکرد
دیشب داشتم فکر میکردم چه خنگی بودم
ولی اون موقع ،قبل از خواستگاریش از ذهنم گذشت این هیچی نداره بعد یه اتوبوس دیدم پشتش نوشته بود هر کی به خدا توکل کنه خدا براش کافیه
منم توکل کردم بعد از خواستگاری یه کار شروع کرد که درآمد عالی داشت و مشکل مالی دیگه نداشتیم
اسی شوهرت باهات‌چطور بود؟ بچگونه رفتار‌‌میکرد؟ بخاطره‌خودم میپرسم
ماهمتول ازدواج چقدر طلا فروختیم الکی الکی ووووووو کاش ی بزرگتر عاقل داشتیم
نه اینطور هم نیست بستگی داره
مشاوره قبل از ازدواج
الان خیلی ها سن کم ازدواج کردن الان چندین ساله به خوبی و خوشی زندگی می کنن
تا2، 3سال که که اصلا راه و رسم زندگی را بلد نبودیم، سرخوش بودیم و شوهرم درگیر درس و یحث و کار بود، خیلی دوندگی داشت، برا همین هم زود مو سفید کرد، 22سالگی بابا شد من24سالگی مامان شدم، الان برادرزادم27سالشه به فکر عوض کردن گوشی و مدل آرایش سر و صورتشه، واقعا شوهرم استثنایی بود هر چند اون زمان درایت الان را نداشت، اما عرضه داشت، 20ساله کار و درس و زن، اجاره نشینی فقط یار و یاورمون خدا بود، برادرام و خواهرام هم قهر بودن باهاش که چرا یا خواهرمون چیکار میکنه، بعدا فهمیدم منظورشون حمایت از من نبوده، حسادت ما را داشتن
نه اصلا مهربون ترین آدم دنیاست ولی خیلی بچه بود از لحاظ فکری مثلا من یه شغل موجه داشتم بایه درامد عالی از روز اول گیر داد استعفا بده خسته میشی درصورتیکه که من تو دوماه اول دنبال این بودم خونه بخرم بعدش میگفت اینجا خونه بخریم نمیتونیم بفروشیم منم اشتباه میکردم که به حرفاش محل میزاشتم وهزار ویک مدل اینجوریه ولی خدا به بچه ام رحم کرد که من چند سال پیش یه خونه ی خوشگل و بزرگ خریدم وگرنه الان الاخون والاخون بودیم هر سال جابه جایی هر سال اسباب کشی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز