دخترخاله مادربزرگم خیلیی با ما صمیمیه و رفت و آمد داریم حتی بیشتر از خاله و دختر خاله مامانم
این ی دختر داره که دو تا پسر داره و خیلی بهشون میرسه با اینکه دومادش پولداره اما پسر بزرگه رو گذاشتن به عهده مادربزرگشون و خودشون فقط به بچه کوچیکه میرسن و میبرنش اسب سواری و …
پسر بزرگه همسن منه فقط ی ماه فرقمونه
دیشب دختر خاله مادربزرگم با همین نوه اش ی سر اومد خونه مامان جونم و از نداری و بدبختی میگفت (پولداره خودش)
ما هم بهش گفتیم خب … خانم شما خیلی خرج نوه اتو میدی خب معلومه پول برات نمیمونه
خرج های نوه ماشالا زیاده و خیلی خودتو خسته میکنی و پدر و مادرش خودشونو راحت کردن
اونم در اومد گفت هررر چی میخوره نوش جونش گوشت بچسبه به ک ی ر ش 😐
منم خیلییی بهم برخورد که با مامانم اینا اینجوری حرف زد
دراومدم گفتم وااا به ما چه ک ی ر ش کلفت شه برای دوست دختر ج ن د ش 🤣😐
پسره اینجا بود که پا شد اومد بالا سرم
گفت هووووی مواظب حرف زدنت باشیااا
گفتم چیشد؟ چرا بهت برخورد؟
گفت چون داری جلو همه حرف مفت میزنی و زر زر میکنی
گفتم والا کار مسخره تر بود که تا الان لال بودی یهو که من این حرفو زدم زبون درآوردی
اونم گفت من به احترام مامانت اینا سکوت کرده بودم اما دیگه به اینجام رسید
منم پوکر فیس موندم 😐
ی حسی بهم گفت رل داره و مشخص شد از نظر من 😂👌
(بچه ها شرمنده بخاطر این کلمات زشت مجبور شدم بگم )