مهمونی که 19 روز مونده خسته شدم

دیگه پاتو نذار خونه این عمه چترت

راه راحت تر هم هست

اسی به پدرت بگو به خواهرش زنگ بزنه و باهاش صحبت کنه این ماجرا باید تموم بشه دیگه

ما خونه بابامون هم بریم احترام مون ۲ـ۳ روزه ، بعد بی احترامی میکنند که یعنی برید ما خسته شدیم ..

چطور میان این همه میمونند 

عمه اومده ۱۹ روز مونده خونه برادرزاده؟ وا

مگه میشه؟

به نظرم هر کسی احترامش دست خودشه، دیگه مستقیم بپرس که کی میرن خونشون؟

بگو عمه یه برنامه مسافرت با همکار شوهرم داشتیم کنسل کردیم بخاطر شما الان زنگ زدن کی بریم یه مسافرت چند روزه شما کی برمیگردین که منم هماهنگی کنم منتظر خبر من هستن😐

من چارروز مهمون داشتم رسما دیوونه شدم بخاطر بریز بپاش ولخرجی شوهرم 

بیست روز چخبرع

فقط اونایی کع توصیه نمک تو کفش میکنن:)))))  خرافات موج میزنه

من  ردشون کردم  اینجوری که گفتم میخام برم خونه پدر شوهرم و امکان پذیرایی ندارم

توام  رک بگو  عمه شوهرم یکم معذبه واسه همین  ما میریم فلان جا  شما بمونید خونمون رفتید میایم  الکی بگو  احتمالا بفهمه معذبین بره   

یکم سر صدا و نق نق کنید اوقاتشون تلخ بشه پاشن گم شن برن چقد پرو هستن ، مثل زن عموی من اگه بخاد کسیو بیرون کنه همینجوری وسایلو محکم میکوبه رو میز در قابلمه رو تقی میزاره رو قابلمه آدم خودش کلافگی شو میبینه پامیشه میره یا زنگ میزنه به دوستش میگه نیم شاعت دیگه میام میام . بعد میپرسن جایی میخای بری میگه آره میخام چند روزی برم خونه دوستم و...

احتمالا خواستن بهت بفهمونن ۵ یا ۶ روزم خونشون نمونی تلافی کردن 

توام دیگه نمون که نیان بمونن

عزیزم به یه نفر از اقوام همسرت بگو زنگ بزنه مثلا یه فامیل تو شهرستان حالش خرابه باید سریع برید

تو چقد مظلومی اخه شوهرت از خودت بدتر هیچی نمیگه 

میوه و چای نیار براشون ببر یجا قایم کن بگو تموم شده بعدم نخر خودت و شوهرت برید یه تاسم طولانی بیرون بمونید غذاتونو بخورید بگردید وقتی هم اوندید بگو ناهار میخاید؟ منو همسرم که نمیخایم برید بخوابید ، کلا تو خونه نادیده شون بگیرید

ببين "عمه ما مسافرت ميخاييم بريم" و اينا فايده نداره

يه زن و شوهري رو ميشناسم هم همينطوري تلپ ميشدن و ميزبان همينو گفت كه خب بفرماييد بريد من مسافرم، برگشتن گفتن عه عيب نداره، برو به سلامت، كليدارو بده به ما

اسی اسی برو به عمت بگو عمه جون داری یکم پول بهم قرض بدی چون چیزی ته کارتمون نمونده ...خودش تا تهشو میخونه ... انشاالله که میره

یاخدا بگو برین دو کیلو سیب وپیاز بخرین اینا فکر کردن همه چی مفت هست خستگی هم که جای خود داره 

خیلی رک بگو عمه زندگی من داره آسیب میبینه،  شما دیگه با ما خداحافظی کنید.

اگرهم شهرتون نمیتونید برید ،برید هتل