پذیرفتم که هیچوقت نمیشه
شوهرم آزواسپرم هست دکتر بهش نوبت عمل میکروتسه داده برا آخر اردیبهشت
ولی من هنوز تصمیم قطعی نگرفتم که اصلا بذارم بره
چون اکثریت کسانی که تسه کردن بیفایده بوده و خوندم که یه عمل تهاجمی روی بیضه هست و اگه چیزی باشه هم دیگه کامل از بین میره
با خودم فکر میکنم مثلا الان سی و دوسالم و هشت سال از زندگیمون گذشته انقدر جفتمون کسل و دل مرده شدیم مثلا اگه قرار باشه چهل سال دیگه هم زندگیمون باهم اینطوری بگذره چقدر گناه داریم
ما که این همه عاشق هم بودیم هیچوقت نتونیم حاصل عشقمون و ببینیم واقعا چقدر بدبختیم
حتی دیگه تو نمیتونم با پافشاری نذر و دعا کنم خیلی خسته تر و ناامیدتر از این حرفام