عزیزم ناراحتی نداره که..خواهر منم همین بود..میومد خونه من با بچه هاش ۳ روز میموند...خدا شاهده یه روز مرغ ی وعده ماهی ی وعده خورشت ی وعده فست فود و...اصلا کم نمیذاشتم از غذا تا میوه و چلسمه و همه چی...ولی من یه وعده میرفتم خونش یا عدس پلو یا ماش و از این قبیل غذاها...حالا من اصلا در بند غذا نیستم...یعنی زیاد نمی‌خورم ولی بهم بر می‌خورد و از یه جایی تصمیم گرفتم منم مثل خودش باشم و شدم....نمیشه که من صدمو بذارم و اون ده
راحت شدم...جالبه که اون اوضاع مالیش خیلی بهتره
بگو دادم به جاری یا خواهر شوهرم ، کسی که بی ارزشت میکنه لازم نیس خودتو واسه ش به عزاب بدی میفهمم خواهرته و نمیخوای ناراحتش کنی اما توام خواهر اونی سالی یبار میری میتونست یه احترام بهتون بذاره ، وضع مالی ما جالب نیس خانوادمم سالی یبار میان ولی همون یبار شده خودمو به آب و آتیش بزنم بهترین سفره رو واسه شون میچینم و نمیذارم بفهمن دستمون حالیه که غصه بخورن
شما جوری کارای خودتو بولد کردی و کارای ایشون رو کوبیدی که ادم متعجب میشه!!!
کادوی تولد صد تومن هم کم از خساست سیب پرتقال ایشون نداره...
بهش حتما بگووو
اگر گوش نداد دیگه خونش نرو واقعا
حق داری والا منم بودم ناراحت میشدم شده من تو اردیبهشت رفتم خونه حواهرم آجیل سهممون رو ورداشته یا خودمم همینطور مگه آدم کسی عزیزتر از خواهر برادر و پدر و مادر داره، خواهش میکنم تو رفتارتون تغییر بدید که بفهمه ناراحتید شاید خودشو درست کرد، هرجقدرم شاغل باشه میتونه حتی سمارو بیرون دعوت کنه ولی یه شام بده
فک کنم من نرمال نیستم ک نوع پذیرایی برام مهم نیست ولی این خیلی زشت بوده
