تاره عقد کردم ی مشکلی دارم خانم ها بیان فقط

سرسنگینیتو حفظ کن یعنی چی لپشو میکش حالا چون سنش کم... و اگرم میش توام مثل زن اون شریکشو

الان یعنی اون دختر ۱۵ سالش بیشتر نیست چ رویی داره بخدا

ولی خب بعضی موقع ها هم واقعا هیچی نیست 

مثل من کوچیک که بودم برادر شوهر بزرگم همش بغلم میکرد می‌گفت تو عروس خودمونی یعنی برای داداشش

دیگه تا کم کم اومدم تو خانوادشونو معذب شدم باهاش

شما یکم زیادی ریلکسی بنظرم!

شوهرت لپ جاریتو می‌کشه بعد تو پاره‌ش نکردی؟؟؟ خدا شاهده من بودم دوتاشونو تیکه پاره میکردم

بگو منم لپ فلانی و میکشم!

شدیداً برخورد کن

هم جاریت حدشو بدونه هم شوهرت شعور متاهلی و متعهدیشو بفهمه گفت مثل خواهر بگو فلانی م برا من مثل برادر!😤😤

چه معنی میده آدم زن برادرشو لپشو بکشه

مجردیش به خودش مربوطه اما الان متاهله باید رفتاراشو درست کنه 

بگو میدونم مث خواهر برادرین ولی هر چیزی یه حدی داره من از اون حرکتت خوشم نیومد و ..

رفتارهای بقیه رو مثال بزن بگو من یا داداشت اینکارو کنیم ناراحت نمیشی.

از کی تا حالا زن داداش مثل دختر میمونه.مقصر هم اون زن هست هم شوهر ایشون که اینجور رفتارمیکنن.حالا احترام رفتاردرست خنده بجا خوبه احترام همه چی سرجاش ولی نه اینکه مثل دخترش باشه و لپشو بکشه این همه صمیمیت خوب نیس 

چقدر زشت

برادرشوهرت عکس العملش چیه؟

شما زیادی ریلکسی 

ازکی تا حالا جاری میشه به جا بچه ادم🫤خدانکنح ولی مثلا برادر شوهره بمیرع همون میرسه به شوهر ادم پس نگید مث بچشه

شماهم خاهرم بگو به شوهرت که خوشت نمیاد از کارش با دعوا نه ها

اگ دیدی خیلی حرف زد بگو خوشت میاد بقیه هم لپ منو بکشن اون موقع ک فاز غیرتی برمیداری

شوهر جاریت غیرت نداره یعنی چی لپشو میکشه معلومه  محرم نامحرمی سرشون نمیشه 

کاملاً درکتون می‌کنم که این وضعیت براتون سخته، چون به‌هرحال همسرتون برای شما یک جایگاه خاص داره و این نوع رفتارها می‌تونه حس بدی ایجاد کنه. چند تا نکته رو در نظر بگیرین:

1. قبل از هر حرفی، حس‌هاتون رو بشناسین:
   احساس واقعی‌تون چیه؟ ناراحتین چون حس می‌کنین رفتار همسرتون بیش‌ازحد صمیمیه، یا اینکه حس می‌کنین توجهش به جاری‌تون بیشتر از شماست؟ اینو برای خودتون شفاف کنین.
2. با آرامش و بدون قهر صحبت کنین:
   الان که سرسنگینین، شاید همسرتون متوجه نشه دقیقاً چرا ناراحتین یا فکر کنه دارین واکنش احساسی نشون می‌دین. بهتره یه موقع آروم و صمیمی باهاش صحبت کنین. مثلاً بگین:
   
3. حد و مرزها رو تعیین کنین:
   مهمه که مشخص کنین چه رفتاری براتون قابل‌قبوله و چه چیزی اذیتتون می‌کنه. اما حتماً اینو به‌شکل یه درخواست دوستانه بگین، نه مثل یه دعوا یا دستور.
4. از حس حسادت یا حساسیت دفاع نکنین، فقط توضیح بدین:
   اگر همسرتون بگه "تو زیادی حساسی"، آروم بگین:
   
   اینجوری متوجه می‌شه که بی‌اهمیت جلوه دادن حس شما، مشکل رو حل نمی‌کنه.
5. صبور باشین، ولی پیگیر هم باشین:
   انتظار نداشته باشین که یه‌باره همه‌چیز عوض بشه، اما اگه بعد از گفت‌وگو همچنان همون رفتار رو ادامه داد، دوباره یادآوری کنین که این موضوع براتون مهمه.

نکته مهم:
اگر رفتار جاریتون هم در این حد صمیمی و غیرعادیه، شاید بتونین غیرمستقیم یه‌کم فاصله رو حفظ کنین. اما مهم‌ترین چیز اینه که تمرکزتون رو روی رابطه خودتون با همسرتون بذارین و نذارین این موضوع فاصله بندازه.

ینی بااین حرفات باخودم گفتم اینم کلش مث من دنگ دنگ میکنع واس دعوا با شوشو🤣منم بودم دیقا همین کارو میکردم