خیلی دوسش داشتم خیلی یک سال و نیم دعوامون میشد همش طاقت دوری ۲ساعتشو نداشتم همش میگفتم عب نداره خوب میشه موقع نیاز حال بدم کنارمه ولی دیشب حالم بد بود مریض شدم ازش ناراحت شدم من و کرد مقصر گفت بمن چ مریضی زد بلاک کرد با بد و بیراه
دیگ مثل همیشه دلم تنگ نشده دیگ حس دوس داشتن ندارم حس اینک دلم میخا ببینمش بدتر ازش فراری شدم
واقعا چرا یکی و دوس داری کاری میکنه دره ذره حست از بین بره بهش