من مادربزرگم ۱۰ اسفند امسال فوت شد با اینکه اصلا باهم صمیمی نبودیم ولی وقتی وارد خونشون میشم وقتی قرآنشونو میبینم وقتی اپن مبلیو میبینم که همیشه روش مینشستن واقعا باورش برام سخته باورم نمیشه
دقیقا یه ماه پیشش حالشون کامل خوب بود طوری که شب قبلش بهم میگفتن بی بی عید امسال نیست باورم نمیشد همیشه حسرتش رو دلمه اینکه با مامانبزرگم راحت باشم خونشون برام بهترین جای جهان باشه ولی خب نشد
خدا رحمتشون کنه صبور باش براشون قرآن بخون آرومت میکنه