پانسیون
اونم توی این لحظه حساس
امروز یکی از بچه ها که از فامیل های دورمون هم میشه البته من روی خوش نشون نمیدم فضای اونجا جوری هست که همه باهم ذر حال رقابتن این دختره هم عمش به من میچسبه میخواد از همه کارام سر در بیاره
چند بار سرد برخورد کردم فایده نداشت
حتی پارتیشن هم عوض کردم و رفتم از پیشش باز میاد پیش من درس میخونه
حالام سرماخورده بدون ماسک یک بسته دستمال کاغذی اورده بود کنار من فین فین میکرد منم اعصابم خراب شدم رفتم دوتا ماسک خریدم یکی دادم بع خودش بذون حرف
یکی هم خودم زدم
باز عصبی ام میترسم که سرما بخورم