2777
2789
عنوان

بیاید خیلی خیلی پشیمونم به خواهرم اجازه ازدواج دادم

| مشاهده متن کامل بحث + 1466 بازدید | 82 پست
اونکه بله. خودت رو محدود نکن. من بعد کارشناسیم یه جای عالی با درامد خوب مشغول شدم ولی یه کم که گذشت ...

آره والا خودمم خوشم از بیکاری نمیاد والا چیزی که زیاده همین کاره کار همه جا هست بالاخره اگه دولتی نشد میریم آزاد

 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

اینجا دید خوبی ندارن دختر بزرگ بمونه میگن حتما ایرادی داشته واسه همین کمتر کسی سمتش میاد حالا بیا و ...

سمت ما هم اینجوریه ولی خب گفتم اگه برا تو بهترش بیادو بری تو مرکز توجه قرار میگیری و کوچیکه انگار نه انگار هس. ما ترکیم سمت ما هم مث شماعه

با تمام وجود میفهممت من نامزد بودم خودم اجازه دادم خواهرم سریع عقد عروسی گرفتن شوهر من هر دو دانشجو بودیم دلم نمیخواست بریم سر زندگیم سختم بود از حرف مردم ما هم سریع عروسی گرفتیم .شوهر خواهرم از من شوهرم حتی بزرگ تره.من ی سال از خواهرم بزرگ ترم..خیلی حرف شنیدم خداروشکر شوهر من قد بالاش حداقل از شوهر خواهرم هزار برابر بهتره چون اون حسابی کاری پولداره.. وگرنه از حرف دیگران دق میکردم...من خودم هیچ وقت ب دیگران نمیگم حقوقت چندع چرا بچه دار نمیشی  چرا شوهرنمیکنی...مردم هر کار بکنی بازم حرف میزنن..نزار دانشگات تموم بسه سریع ارشد شروع کن وگرنه بشینی خونه بدتر اذیتت میکن..

البته قضاوت نکنیم شاید خواهرش خوشبخته مهم خواهرشه حتما همو دوسدارن همه ی زندگی متاهلیام ک بد نیس ایش ...

نه. منظورم این نبود که خواهرش بدبخته. میگم زندگی متاهلی حتی با بهترین مرد هم گرفتاری زیاد داره وچه بهتر که آدم از ۱۷ سالگی درگیرش نشه. به تحصیل و تفریحش بپردازه تا یه کم عاقلتر بشه. 

درخواست دوستی قبول نمیکنم🌸
با تمام وجود میفهممت من نامزد بودم خودم اجازه دادم خواهرم سریع عقد عروسی گرفتن شوهر من هر دو دانشجو ...


خواهرم خیلی مغرور شده نسبت به من از وقتی ازدواج کرد هی تو دلم میگم خدا یه بخت بهتر از تو نصیبم کنه فکر نکنی شوهر کردی چه آش دهن سوزیه

 

سنت که کمه ولی اگه دوست داری تو این شرایط زودتر ازدواج بکنی باید یه کم تلاش بکنی. ازدواجای سنتی کم شدن. سعی کن بیشتر بری تو اجتماع، نزار این اتفاق باعث بشه منزوی بشی. تو جمع همکلاسی های دخترت هم یه جوری رفتار کن که بفهمن ازدواجی هستی. اگه همکلاسی اقای خوب هم داری، به بهونه جزوه یا مشورت برای گرفتن کلاس با فلان استاد یا بحث ارشد سعی کن باهاشون ارتباط بگیری. 

درخواست دوستی قبول نمیکنم🌸
خواهرم خیلی مغرور شده نسبت به من از وقتی ازدواج کرد هی تو دلم میگم خدا یه بخت بهتر از تو نصیبم کنه ف ...

ببین من اصلا توجه نمیکنم ب حرف دیگران حتی میخواستم نامزدیم بعد عروسی خواهرم بهم بزنم ولی بابام خیلی حساسه برا حرف مردم گفت اگه اینکار کنی من میشکنم..بخاطر پدرم ازدواج کردم خداروشکر شوهرم خوبه ولی خیلی سختی کشیدم ب رنگ سیاع بود اوایل زندیگم...زندگی متاهلی خیلی سخته مخصوصا اگه بچه باشی حتی اگه شوهرت عالی باشه..منم ۱۷سالم بود نامزد کردم 

استاتر جان حالتو قشنگ میفهمم چون منم نوجوونم اماااا متاسفانه هنوز ردی از سنت زود ازدواج کردن دخترا هس از سیزده سالگی بگیر تا فبها

الانم تنها مجرد دختر خاله هام منم حتی اونی که ازمن کوچیکتره ازدواج کرده اما اصلا حرفای اینو اون مهم نیس من آدم آرومی ام اما یبار یکی بهم گفت انشاءالله عروسیت به جاننن نی نی سایت یجوری نگاش کردم که از حرفش پشیمون شد و گفتم من علاقه دارم ادامه تحصیل بدم دنیارو بشناسم چیزای جدیدی تجربه کنم خلاصهههه الانا فقط از موفقیتمو ایندم میگن

استاتر جانم اصلا غصه نخور شما درستو بخون توکلتون به خدا باشه و اجتماعی تر باشین

خدا مطمئنم یه ستاره فوق العاده تو آسمونش براتون کنار گذاشته:)

تلاش کنید و تلاش کنید که یه همسر همه چی تموم و با سواد و یه مادر عالی بشید انشاءالله

استاتر جان حالتو قشنگ میفهمم چون منم نوجوونم اماااا متاسفانه هنوز ردی از سنت زود ازدواج کردن دخترا ه ...

چیزی نمونده دانشگاهمو تمومش کنم 

انشاالله

 

خواهرت خونه خودشه؟؟هنوز اولشه نمیدونه زندگی متاهلی قصر نیست هزارتا زحمت داره.بخدا دارم قسم میخورم همه کسایی ک ازدواج میکنن بعد ماه عسل روزای خوب ک گذشت میفهمن چی شده چقد دلشون برا خونه پدر تنگ میشه از زندگیت لذت ببر با دوستات برو بیزون از فامیل فاصلع بگیر من پدرم مهمونی بزرگ میگرفت میگفتم دلم درد میکنه بعد با دوستام میرفتم بیرون تو مهمونی شرکت نمیکردم ک حرف مردم نشنوم هی نگن عروسیت کی هست

خواهرت خونه خودشه؟؟هنوز اولشه نمیدونه زندگی متاهلی قصر نیست هزارتا زحمت داره.بخدا دارم قسم میخورم هم ...

نمیشه نرم امسال برخلاف پارسال که جایی نمی رفتیم این بار همه‌جا رفتیم واسه عید دیدنی .  دیگه اینقد اذیت شدم نگو 

 

نمیشه نرم امسال برخلاف پارسال که جایی نمی رفتیم این بار همه‌جا رفتیم واسه عید دیدنی . دیگه اینقد اذ ...

از هر ده تا مهمونی یکی دوتا رو برو کمتر اذیت بشی خودت بزن ب مریضی  خودت سرگرم کن .من تو خونه تنها  ک میشدم موسیقی بلند میکردم دیگه رمان میخوندم یا درسام..ببین ب حدی اذیتم میکردن ک رفتم پیش روانشناس..دیگه خودم کتاب های روانشناسی میخونم هنوز ک هنوزه ک یاد حرفاشون حالم بد میکنه ی بار خالم اومد خونمون اومد تو اتاقم گفت هنوز تو اینجایی نرفتی سر زندیگت بعد گذشت ده سال با دوتا بچه هنوز حرف تو سرم میپیچه اخه ب شماها چ..طوری شدم میرفتم خوابگا پیش دوستام خونه نمی اومدم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز