همسرم باهام نمیسازه اصلا میگه حق نداری باهام حرفم بزنی چند ساله اینجوریه من فقط دارم عذاب میکشم اصلا باهام خوب نیست خیلی فوشم میده کتک میزنع اذیتم میکنه
خونه مادرمم میرم انگار حالیشون نیست میگن تو باید بسازی میگم این اصلا نمیخواد بسازه من چجوری بسازم
یه دختر یه ساله دارم که از من بدبخت تر اونه ک پدرش آدمیه ک حتی ب بچشم رحم نمیکنه بگه حداقل بخاطر دخترم
همه زندگیش اولیتش ننه باباشن اگر ننش نبود میمرد ما زندگی راحتی داشتیم
مادرمم میرم خونش میگه چرا اومدی فلان بهمان
نمیدونم چیکار کنم خسته شدم
رحیم داغونه اعصابم ضعیف شده دخترمو چیکار کنم