برای جدا شدن و طلاق دو دل هستم کمک کنید

ازدواج هم کنه با کسی مثل من رفتار نمیکنه همه شانس دارن شانس چیز مهمی بود که من نداشتم 

همه جور حرفی بهم میزنه سر هیچی داد میزنه بد رفتاری میکنه تا بخوام ی چیزی بگم ی چیزی پرت میکنه یا مشت گره میکنه. دیشب براش چایی بردم دستمو محکم فشار داد بدجور درد گرفت گفتم وای دستم گفت با مشت میزنم دهنت صدات دربیادا حالا صدام بلند نبود رفتم نشستم اونور نیم ساعت بعد اومد دستمو گرقت دستش گفت پاشو میوه بیار . فقط خشم داره خشم من از مردای خشمگین میترسم بااینکه میبینه کمرم درد میکنه نمیتونم از جام بلند شم تو خونه کمکی نمیکنه بهم به چی این آدم دل خوش باشم روانش ثابت نیست آخه منم دارم آسیب میبینم 

اینا فقط دردشون پول و زمین من هست که بزنم به نام این شازده و با فامیلم قطع رابطه کنم بمونم همش خونه هیچی هم برای خودم نخرم هیچی هم نخوام توهین کنن بزنن هیچی نگم. منم نمیتونم ذیگه این خفت رو تحمل کنم 

میگه حرفمو گوش نمیدی میدونی حرفش چیه سال اول که اومدم اینجا گفت زمینت رو بفروش بیار اینجا به نام من خونه بخر گفتم نه اگه میخوای بیارم باید اسم خودم بزنم منو زد از اون موقع رفتارش خیلی خیلی بد تر شد آقا زمین خودم هست به کسی که به بابام مرحومم توهین کنه زمین نمیدم لیاقت نداشت ندادم. میریم خونه مادرش همش حرف این هست که زن نباید بره خونه مادر ولی خواهراش که متاهلن همش اونجا همه جور کار ازم میکشن بعد تیکه میندازن توهین میکنن جواب بدم فوری به شوهرم میگن میاد منو میگیره زیر کتک بخوام بگم اینجور گفتن میگه اونا حق دارن تو عروسی باید توهین بشنوی رسم اینه. بگم منو ببر خونه میگه از زن هایی که بیرون میرن خوشم نمیاد بابا دیگه چی بگم

فقط اگه زدی ی جور بزن بمیره اسم طلاق نیفته رو شناسنامم راحت شم از حقوقش هم بهم برسه کیف کنم چشم مادر احمقش دربیاد 

من کسی رو ندارم بزنه چندتا دایی دارم که نمیشه روشون حساب کرد عموهایم هم پیرن برادرم هم کوچیکه کی بزنه خودمم زورم نمیرسه چون طرف ورزشکاره ولی ی بار با مشت زدم دهنش ی ماه قبل چون داشت دوباره فش میداد محکم زدم لبش خون اومد اما بد عصبی شد چاقو گذاشت زیر گلوم 

میگیرم عزیزم منم آزاد میشم 

سه بار قهر کردم رفتم ی بار خودش اومد جلو در همسایه دادوبیداد کرد عموم باهاش حرف زد قول گرفتم برگشتم بقیه رو هم چون کارم اینجاست خودم برگشتم چون نمیزاره رفت وآمد کنم تو جاده