2777
2789
عنوان

حالم از شوهرم بهم میخوره

| مشاهده متن کامل بحث + 1702 بازدید | 68 پست
برمیگرده به کودکیش و شرایطی که داشته باید برای رهایی از این آدم سمی خودت رو تغییر بدی

بچگیش میدونم سخت بوده کارمیکرده اگه دیر میومده داداشاش کتکش میزدن باباشم که دیگه نگم انگار اونا عقده شده الان داره از ما انتقامشو میگیره😑😔چه جوری خودمو تغییر بدم ؟منم خیلی ادم حساسیم 

از کجامیدونستم اینجوری میشه آخرش اوایل ازدواج خوب بود یه مدت طبقه بالای خونه پدرشوهرم بودیم اونقد دخ ...

نگاه کن یکبار ببرش بیرون بعد یک روانپزشک بیار به عنوان دوستت معرفیش کن از قبلم با روانشناس هماهنگ کن خیلی ریز باهاش صحبت کنه جوری که متوجه نشه بعدش چند بار همینجوری پیش برو بعدش از وقتی که یکم گاردش اومد پایین دیگه قشنگ بفرستش پیش روانشناس

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

بچگیش میدونم سخت بوده کارمیکرده اگه دیر میومده داداشاش کتکش میزدن باباشم که دیگه نگم انگار اونا عقده ...

عزیزم شما الان مادری دیگه خودت تنها نیستی باید طوری رفتار کنی که بچه هات مثل باباشون نشن باید یاد بگیری نباید به هر چیزی واکنش نشون بدی باید قوی بشی تا شوهرت بفهمه نمیتونه ناراحتی هاش رو سرشما خالی کنه 

از سرزنش دوست تا مضحکه دشمن /تاوان تو را می‌دهم هر روز/ آرزوهام همیشه آرزو موندن

نگاه کن یکبار ببرش بیرون بعد یک روانپزشک بیار به عنوان دوستت معرفیش کن از قبلم با روانشناس هماهنگ کن ...

آخه من فقط یه دوست دارم اونم میشناسه دیگه خودشم از این اخلاقا نداره باهاش برم بیرون وفلان کلا از ما فراریه مثلا همین هفته قبل عیدخواستیم سه تایی بریم پیاده روی دخترم تو مسیر گیر داد بریم فروشگاه خرید کنیم وفلان گفتم نه نمیشه دخترمم چند بار تو طول مسیر هی گفت آخرش زد تو گوش دخترم که بسه زهرمار کردی چته 😑😑بعدشم گذاشت رفت هربار باهاش بریم بیرون همین بساطه ما رو ول میکنه میره خوب بچه اس دیگه رو یه چیزی گیر میده عوض اینکه اونم صبور باشه کمک کنه تازه خودشم میشه یه بحران 

عزیزم شما الان مادری دیگه خودت تنها نیستی باید طوری رفتار کنی که بچه هات مثل باباشون نشن باید یاد بگ ...

دلم میخواد اینجوری باشم ولی نمیتونم کلا چیزی نگمم از قیافم کاملا مشخص میشه تو دلم چه خبره اینم چون متوجه میشه براهمین آزارم میده کلا میرم تو خودم حالم گرفته میشه خیلی سعی میکنم ناراحت نشم وکلا برام مهم نباشه ولی اصلا نمیتونم خودم نزدیک سه سال برا افسردگی ووسواس فکری دارو خوردم حالم خوب شده بود ولی با این کارا ورفتارای شوهرم حس میکنم دوباره داره حالم بد میشه خدا ازش نگذره 

آخه من فقط یه دوست دارم اونم میشناسه دیگه خودشم از این اخلاقا نداره باهاش برم بیرون وفلان کلا از ما ...

خوب بگو دوست جدیدمه یا تو نمیشناسیش مثلا دوران دبیرستان باهم همکلاسی بودیم یا هرچی دلت خواست بگو

دلم میخواد اینجوری باشم ولی نمیتونم کلا چیزی نگمم از قیافم کاملا مشخص میشه تو دلم چه خبره اینم چون م ...

خدا بهت صبر بده 

از سرزنش دوست تا مضحکه دشمن /تاوان تو را می‌دهم هر روز/ آرزوهام همیشه آرزو موندن

خوب بگو دوست جدیدمه یا تو نمیشناسیش مثلا دوران دبیرستان باهم همکلاسی بودیم یا هرچی دلت خواست بگو

اخلاقشو نمیدونی که 😔کلا نمیزاره با دوست رفت وآمد کنم با یکی دوستم اونم همسایه قبلیمونه فقط تلفنی حرف میزنیم کلا خیلی بد دل وعصبیه تا سرخیابون درست حسابی باهامون نمیاد همش دنبال بهونه اس 

خدا بهت صبر بده

کاش عوض صبر خدا به شوهرم مرگ بده بلکه راحت شیم از دستش😭😭😭به خدا اونقد حرفای بد بهم میزنه به کسی هم نمیتونم بگم الان اونقد فکروخیال کردم رفلاکس سدم حس میکنم دارم خفه میشم نمیتونم بخوابم😭

وای من جای تو باشم می م پست سرمم نگاه نمی کنمالبته شوهرخودم بدترازانارو بهم گفته هاولی سوختم و ساختم ...

منم به خاطر دخترم موندم اگه این نبود یه ثانیه هم تحملش نمیکردم باورکن منی که میگفتم چی میشه که یه آدم یکیو میکشه واصلا برام قابل هضم نبود الان به حدی رسیدم که واقعا اگه زندان نداشت وگناه نبود میکشتمش وتکه تکه اش میکردم الان حال اونایی که زدن یکی رو کشتن رو میفهمم 

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792