شاید خیلی مسخره بنظربیاد ، ولی عشق اولم تو 18سالگی , 11سال گذشته , هر دو متاهلین و سالهاست حتی همو ندیدیم اما هنووووووز هر روز و هرشب تو ذهنمع , مرد ایده آلی نیست اما اگه زندگی باهاش ب شکست میخورد هم حاضر بودم تجربه کنم تا بتونم از ذهن و روحمدورش کنم , انگار فکرش با من اجین شده , خییییلی تلاش کردم تو این سالها ک بتونم کمتر بهش فکر کنم اما .....
این تو شرایطی هست ک از زندگی فعلیم هم رضایت نسبی دارم و فکر جدایی یا خدایی نکرده خیانت ندارم , اما فکر این آدم خیلی عذابم میده