شوهرم فهمید دلم با این زندگی نیست میگه بزار جدا شیم

شوهرت بهتر هم میشه عزیزم تجربه دارم که میگم شما روی خودت کارکن که دلگرم بشی بهزندگیت

خوشی زده زییر دلت همین

واقعا حق داره

با حدا شدن راحتش کن

منم پارتنرم اینطوری بود خیلییییی عذاب کشیدم 

موقع جدایی خداروشکر میکردم فقط

چه جور نقش بازی میکنی ؟‌

میشه یکم از رفتار هات بگی

یک روز قدر همسرت وزندکیت رو میفهمی که از دستشون بدی فک کنم خوشبختی رو راحت بدست آوردی کن ناشکری کن 

عشق عاشقی برای فیلم هندی هست همین جا ببین بعضی مردا چه ها نمیکنن وقتی باهات خوبه دوست داره چرا از اول قبولش کردی بازیش دادی فک می‌کنی بهتر ازین نصیبت بوده که سخت در اشتباهی  خوب بره بد میاد جاش 

بمون پشیمون میشی

من الان مستقلم ولی واقعا خلاء وجود یه همدم تو زندگی رو خیلی حس میکنم و غمگینم‌ میکنه 

شوهرتو یکی دیگه صاحب بشه مهم نیست؟

از اول چرا بله دادی خب دوستش نداشتی ؟؟!

حس میکنم این چیزایی که نوشتی همش بهونس و تو مشکل اصلیت اینه که عاشقش نشدی!

جدا نشو و زندگیتون رو با هم بسازید.

من همیشه میگم برخلاف چیزی که معمول و رایجه، جنس زن از مرد قوی تره. زن میتونه با تدبیر، مرد رو تو مشت خودش نگه داره ولی اگه بی تدبیری کنه که هیچ چی.

رفتن و جا زدن آسونه ولی موندن و ساختن سخته. درسته شما زحمت کشیدین و موندین و خونه و وسایل خریدین؛ این بار اولویت خودت رو برای این قرار بره که زحمت بکشی و رابطه ی روحی بین خودت و همسرت رو درست کنی.

تو آیه ی یک سوره ی نساء اومده زن و مرد، نفسِ واحد هستند. امیدوارم به این نقطه برسین.

عزیزم درک شدن از، عشق صد برابر مهم تره کسی که درکت نکنه هز چقدرم محبت کنه به چشمت نمیاد چون ما کسیو میخایم مه بفهمون باهاش حرف بزنیم به نظرم احساس عذاب وجدان نداشته باش  اگر میبینی عوض نمیشه وقتتو هدر نده گاهی رها کردن بهترین انتخاب 

عزیزم اگه مساله درس خوندنه خب بشین درستو بخون من خودم با یه بچه کوچیک هم درس خوندنم هم سرکار رفتم الانم شاغلم 

ولی از من گفتن شما فقط دوماه بری سر کار همه ی اینا از سرت میپره 

چون اون زمان جلوتو گزفتن اینجوری فکر میکنی 

فکر میکنی کار ریخته و یا اگه کار باشه چقدر حقوق میدن

از سر صبح باید بدویی تا عصر بعد بیای کارای خونه فکر می کنی مستقل بودن خیلی راحته 

شوهرت همه کار برات میکنه باز ناشکری

برو درس بخون سر کارم برو 

زندگیتم حفظ کن 

اگه میتونی البته