عقد بهترین دوران نیست، انتظار زیادی از دوران عقد نداشته باش اتفاقا عقد دوران هزارتا مشکله
یا باید آنقدر جسارت داشته باشه همسرت (چون مدیریت این ماجرا با همسرت هست) که بگه میخواییم دوتایی بریم، یا کلا کنسل کنید یا بقیه رو هم ببرید و به چشم مسافرت بهش نگاه نکنید
من این چیزا رو زیاد داشتم، خانواده همسرم به معنای واقعی کلمه همسرم من رو به چشم نوکر خودشون میبینن، یکبار همچین ماجرایی پیش اومد، به همسرم گفتم باید دو نفره بریم همسرم هم گفت نه نمیشه و... کلا گفتم من نمیام، بار بعد باز همین پی اومد گفتم باشه مامان بابات هم بیان، با همدیگه رفتیم و به هیچ کس خوش نگذشت دیگه همسرم یاد گرفت من رو از خونواده ش جدا کنه، الان هم همینه هر وقت میریم شهر مادر همسرم سعی میکنم زیاد نمونیم چون هزارتا ماجرا ازش در میاد.... ، مسافرتتون رو بذارید برای شهرهای دیگه، برای خلوت خودتون، عقدتون رو هم زیاد طولانی نکنید، مستقیم هم به همسرت نگو خواهرت نیاد و... چون مردها توو این شرایط بیشتر لج میکنن و فکر میکنن شما از روی حسادت این حرف رو میزنید
خواهر شوهر من به شدت لولش توو هر زمینه از با من فرق داره (منظورم این نیست که من بالاتر یا خواهرشوهرم، اما به شدت متفاوتی هستیم و من یک درصد هم نمیخوام جایی از زندگیم شبیه زندگی خواهر شوهرم باشه) اما باز هم وقتی مستقیم به همسرم میگم خواهرت فلان و بهمان حس میکنه دارم حسودی میکنم که این حرف رو میزنم