ترس از پله برقی
از پدر شوهر سابقم در حد مرگ میترسیدم. البته اینکه یکبار تو ۱۷سالگیم با هیکل گنده اش تا خود زیر زمین دنبالم کرد ک کتکم بزنه و زیاد به اعضای خانواده اش فحش میداد و بی منطق همه رو کتک می‌زد بی تاثیر نبود . یک دفعه با آجر زد تو سر پسرش😢یه بار هم با ماشین خون آلود اومد خونه گفت دو نفر رو عمدا زیر کردم انداختم تو جوب چون به خانمی تیکه پرونده بودن
ملخ ...
از بچگیم فوبیای ملخ دارم و تپش قلب میگیرم با دیدنش .
حالا دو شب پیش داشتم سفره افطار رو جمع میکردم ، سفره رو که کشیدم زیرش یه ملخ بزرگ دراومد 😑 الان با تعریف کردنشم حس بدی بهم داد ..
خلاصه که دقایق نفس گیری بود برام ، صدای ضربان قلبم تو مغزم پیچیده بود😂
ازجمع های شلوغ خیلی خجالت میکشم
وقتی کسیو میبینم که از خودم از نظر فن بیان و روابط اجتماعی و نحوه حرف زدن و تحصیلات و پول بالاتره به شدت احساس خود کم بینی میگیرم و افت اعتماد بنفس به وضوح تو رفتارم مشخص میشه🤦🏻♀️🤦🏻♀️
من اضطراب اجتماعی ندارم
ولی وقتی کسیو ببینم که از خودم از لحاظ حرف زدن و روابط اجتماعی و سرزبون دار با سیاست بودن خیلی بهتر و خوب و خفنه احساس خود کم بینی شدیدی بهم دست میده
و اعتماد به نفسم کاملا میفته و تو رفتارام هم مشخص میشه
به نظرت این مسئله رو درون خودم چجوری باید حل کنم؟ البته کلاس فن بیان و اینا رفتم و خودم هم حرف زدنم بدک نیست ولی خب بعضیا ذاتا یه جور خاص و خیلی خوبی سرزبون دارن همیشه بهشون حسودیم میشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز