واقعا نمیدونستم چیکار کنم گوشیشو گرفتم و در کمال ناباوری شمارمو بهش دادم و تا زنگ نزد مطمعن شه شماره خودمه نرفت خدافظی کردیمو نشستم تو ماشینو دیدم پیام داده حتی توی اون نور کمم هیچی از برق چشات کم نمیشد بیتی خانوم کاش میشد فیلم بازم ادامه داشت میتونستم نگات کنم...
پیامشو که دیدم از شدت پرویی این ادم مخم سوت کشید به خاهرم که نشون دادم گفت وای چقد پسر خوبی بود خوشتیپم بود چی میخوای دیگه برسامم که دوسش داره ناز نکن راه بیا یک دختر تو چقد غدی اخه...
کلا خاهرم هرکی با بچش خوب بودو میگفت فرشتس با این حال تو پیام واسش نوشتم بیتی نه و بیتا متاسفانه دیگه اندازه همون دوساعت فیلم وقت داشتی باید ازش کمال استفاده رو میکردی...
چند ثانیه گذشت که پیام داد یعنی دیگه نمیبینمت؟
منم براش نوشتم نه فکر نکنم