مادرشوهر من،تا بچم مریض میشد بهم میگفت میبینی شیر خودتو ندادی بچه اینجوری شد ،اگه شیر خوتو میدادی بچه اصلا مریض نمیشد ، برن گم شن بابا گوه خوری فقط واسه اینا میمونه
انگار من شیر داشتم از عمد ندادم
چرا اجازه میدی دخالت کنن
اسی من دوتا تایپیک قاطی کردم باهم ببخشید
من بودم میگفتم مرد میخواد تو این دوره ک بتونه از پس هزینه ی شیر خشک بربیاد خدا را شکر باباش راضی است
عزیزم هرکی ازت پرسید بگو کمکی شیرخشک میدم
وقتی خونه باشم شیر خودمو میدم بیرون از خونه شیر دادن سختمه شیر خشک میدم
بگو محض فضول شناسی
دقیقا چند شب پیش پسر عموم اومده بود زنش تو همه چی نظر میداد 🥴
پسرم نفخ داشت هی میگفت من همش عرق نعنا می‌خوردم پرند من هرگز نفخ نمی‌کرد
من بچم شیر مادر میخوره ولی جلوی اونا که مرد هم بودن گفتن شیر خشک بدم
گفت شیر خشک میخوره گفتم نه گاهی میدم
گفت عادت می‌کنه ها نده بعد شیر خودت نمیخوره آخه اون خوشمزه تره
گفتم مهدیار اتفاقا به سه ماه رسید دیگه شیر خشک نخورد فقط شیر مادر خورد
بچه رو گذاشته بودم رو مبل کنارم هی میگفت جاش بده ها
چقدر فضول بود 😅😅😅ولی منم همه رو بهش جواب دادم رو دلم نمونه
وااای منم مادر شوهرم یکسره دهنش بازه ک همش میری خونه مامانت بچه ت آب و هواش عوض میشه مریض میشه
منم گفتم مامان میگن بچه های شما هم کوچیکه بودن همش مریض بودن لابد توهم همش میرفتی خونه مامانت
گفت ن بچه های من ضعیف بودن مریض میشدن🤦🤦🤦
من هرچی گفت گوش نکردم
ب پدر شوهرم گفت بازم گوش نکردم انقد منو دعوا کردن یک شب گفتم اگر شده بچه م از مریضی بمیره هم بمیره من نمیتونم ب خاطر بچه خونه مامانم نرم
آخرش گفتن تو مادر نیستی تو دلسوز نیستی
گفتم آره از توی کوچه بچه رو پیدا کردم
دیدن من خر تر از این حرفام ک از رو برم خودشون ساکت شدن
