یه آدم فوق موجی
اصلا مشخص نیست خوبه بده
یه ساعت خوبه میگه میخنده
یه دفعه میره تو خودش
یهروز تو قیافه اس
اصلا مشخص نیست اخلاق رفتارش
بسیار زبون دار و پررو همه چیو هم بلده فقط خودشو به اون راه میزنه .
امسال آبجیم اومده بود اول عید از تهران
مانتو عیدشو که دوخته بود نشون داد
بعد مامانم برداشت گفت چه خوبه برا زنداداش تون هم بدوزید اینهمه گول نده به.لباسی بیخود
آبجیم گفت ما از خداگونه کاری کنیم ( و درواقع.میکنه دستشو اصلا نگه نمیداره برا کسی ) ولی از موقعی که فلانی رفتاراش اینجوریه آدم رغبت نمیکنه کاری انجام بده براش
خلاصه با این وجود دو تا لباس برا داداشم دوخته بود
زنداداشم اومد خداروشکر اخلاقش اوکی بود
لباس داداشم رو داد پوشی خیلی قشنگ شده بود
داداشم تشکر کرد ذوق کرد
اما این خیز ندیده یه دستت درد نکنه از زبونش درنیاورد ...
با فردا با پرگویی گفت لباس دیگه فلانی رو دوختی ؟
آبجیم گفت نرسیدم امروز میدوزم ( یه پارچه مامانم داده بود آبجیم بیاد بدوزه)
اون روز دوخت لباسو
امروز که خونه مامانم بودیم داد به داداشم
همون اول کاری هنو نپوشیده
برداشت گفت دکمه هلش زشته .
بعد که پوشید گفت
گشاده
آستینش بلنده ( مدل لباسش چون کشمیر ضخیمه باید یکم گشاد تر باشه )
ما گفتیم نه همینجوری اوکیه. تنگ تر قشنگ نمیشه چون پارچه اش ضخیمه
اخرسرم گفت.اون لباس عیدش که خودمون گرفتیم قشنگ تره بیشتر بهش میاد و رفت و همین ....
به نظرتون جواب این مدل رفتارا چیه ....