منم با شوهرم بخاطر مزاحمتهای وقت و بی وقت خواهر و برادرهاش باهاش افتادم دعوا و با هم قهریم،خب گمشن برن خونه ی خودشون همش مثل کنه به ما چسبیدن برن گنشن حالم ازشون بهم میخوره ،
شوهر بیشعورم داره عید دیدنی میره واس پسرم چکمه روستایی میپوشه میگم بابا این چیه براش پوشیدی؟ عیده براش کفش بپوش داریم خونه فلانی میریم. بهم میگه حالم از اخلاق گوهت به هم میخوره. منم گفتم پس من نمیام خودت برو تا بفهمی اخلاق گوه چیه. بعدم رفت بدون من. از همه جا بلاک کردمش گم شه
دقیقا مثل من ولی من دعوا نمیخوام بکنم فرستادمش سر کار گفتم شبم دیر بیا که من خواب باشم 😂از صبح که بیدار شدم هیچی رو نمی بینم فقط گذشته تو مغزمه دلم میخواد خودمو خودشو خانواده اشو جر بدم دود کنم بفرستم هوا
مام دوبار دعوا جردیم یکبار بخاطر مادرافتاب پرستش
یکبارم بخاطر اخلاقای گوه خودش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز