خانما من ی جاری دارم خیلی رفتارا زننده انجام میده حالا شاید از نظر من اینجوری واقعا نمیفهمم باید باش چ رفتاری کنم تا فک نکنه ما نفهمیم عروسی پسرش هس مثلا بعد دسشون خالیه همش شوهرش از ما پول قرض میخاد این وسط هم ما ی مسافرت حج عمره رفتیم مهمانی اینا خلاصه فک کردن ما داریم ندادیم در صورتیکه فقط صد میلیون داد دماغ عروس عمل کرده شوهرم بهش گف نداری عروسی بنداز عقب اینم رفته به زنش گفته زنش زنگ زده من ک میخاستم به برادرت زنگ بزنم بگه بهتون دست از سررعروسی پسر من برداری بذار بره سر زندگیش
یا روز ک ما از مسافرت اومدیم ی سبزه آورده واسه دیدن من ک هنوز از خاک در نیومده بعد آخر شب پس برد در صورتیکه مال فامیلا خودش دسته گل میبره
یا قبل عید زنگ زده غیر مستقیم ک من عید دم عروسی کار دارم گفتم عید کسی خونه من نیاد انشاله بعد عید آنوقت خودش بعد اینکه من از فرودگاه رسیدم خسته میخاستم استراحت کنم اومد موند تا شب