من یه مدت واسه هرچیزی انقدر گریه میکردم تا بالاخره رضایت میدادن مثلا ترم سوم دانشگاه بعد اینکه دختر عموم که همسن هستیم ابرو برداشت بعد کلی گریه و خواهش گذاشتن منم بردارم. خدا نبخشه همچین پدر و مادری رو😭
یا زمانی که موهای پامو تیغ زدم نمیدونی مامانم چی کار کرد
موندم چه جوری اجازه دادن دانشگاه برم
خلاصه امسال با اینکه 28 سالمه و کارمندم بالخره تونستم جلوشون وایسم و با دوستام برم مسافرت
خودم خندم میگیره که چه جوری وقتی مستقلم هم به خودشون اجازه میدادن کنترلم کنن