من چندين ساله شاغلم
منتها هرچي درامد داشتم شوهرم گرفت اوايل با فريبكاري بعدها كه دستشو خوندم با قهر دعوا فحش به هر طريقي بود ميگرفت
تا ماهاي اخر بارداريمم ميرفتم سركار عاشق كارمم با وجود استرس خيلي زيادش
دوبار ماشين خريدم فروخت
همه طلاهامو گرفت همه ها خيلياشون برا مجريديم بود نزديك ٧٠٠-٨٠٠يا بيشتر طلا داشتم
البته خودشم برا عروسي و بچه اول خريده بود و هداياي نامزدي
ولي بيشترش مجردي
وضعشم خوبه بد نيست كه محتاج پول من باشه اصلا
😔
از این مردا متنفرم ولی تو به نکات مثبتش فکر کن
شبي خواهرشوهرم و مادرشوهرم افطار دعوت بودن
به همهشون يعني خواهرشوهرم پسرش شوهرخواهر شوهرم
كارت هديه ١٢٠٠ داد
به مادرش٢٥٠٠
اونا اول كه اومدن
نفري پنجاه عيدي دادن دستشونم درد نكنه
البته وضع ماليمون مشابه هست
ولي عيدي عيديه ربطي به وجهش نداره
خب عزیزم نباید اجازه میدادین که بفروشه وقتی نیاز نداشته.
بعدم شاغلان باید یه مقدار پس انداز مخفی داشته باشین برای خودتون. یه مقدار طلا دور از چشم‌همسرتون
امان از دل رحمیه ما خانوما
وقتي رفتن
نفري صد داد به منو بچه ها
هنگ كردم اولش فكر كردم شوخيه
میفهمم ولی چرا میدی وظیفه ای نداری ، خودتو بیشتر دوست داشته باش اسی جان
چرا مردا این زمونه انقد نامرد شدن
گفتم فردا ميخام برم خونه مامانم
پول بهم بده عيدي بدم به خواهرم
كلا يه دونه خواهر دارم ازم كوچيكتره
ولي خيلييي زحمتمو كشيده خيليااااا
چقدر سخته چقدر قوی هستین همین الان یک تاپیکی مثل شما یک خانم زده بودن کل مخارج زندگی میدم ولی قدر نمیدونن
زندگی متاهلی این چیزا هم داره اما از این به بعد فکر خودت باش حقوقتو نده بگو خرج شده
گفت
به من چه
برن به جهنم😑
گفتم يعني چي
من اين همه كار كردم دست تو بود حالا يه مقدار از پول خودمو بده
اصلا نده من عيدي خودمو بچه هارو ميدم
شروع كرد به بدو بيراه كه حق نداري بدي
گفت اونا نخورده نديده پول من نيستن
قلبم هزار تيكه شد
شوهرت بی چشم و روئه و هیچ کاریش نمیشه کرد بدذاته
