ی آقایی ک فامیلم هست خواستگارمه رسمی و همه خبر دارن و ما یه هفته س با هم در ارتباطیم
دیشب رفته به مسافرتی ک از نظر من فاااسده و از دید اون عادیه
تو جمعی ک باهاشون رفته چن تا زن جلف و خراب هستن بقیه شم دوستای این اقا. ، هر شبم بساط مشروبو و سیگارو دودو .... ب راهه
وقتی فهمیدم یه دعواااااایی کردم و باهاش تموم کردم گفتم دیگه نمیخامش