بچه ها با شوهرم قهر بودم خونه خالم بودم آمد با اصرار که بیا بریم خونه فامیل من و اینا زشته بعد منم بی حال بودم رفتیم بعد این شوهرم همش بچه رو کتک زد بچه ی ذره شلوغ ورد کتکش زد زرتی زرتی سیلی میزد ۵ شنبه ۲۰ تا به بچه سیلی زد مادرش هم اونجا بود اونم خوشحال میشد میدید بچه رو میزنه هیچی هم نمیگف منم آخرش جون به لب شدم رفتیم بیرون گفتم بچه رو چرا میزنی گف خوب میکنم گوه میخوری به من میگی بچه رو چرا میزنم بعد شوهرم داد و بیداد کرد و پیش خاله و دایی و همه عابرومو برد دستشو بلند کرد منم بزنه بهم گف جوری میزنمت برعکس 💩 پی پی کنی به ترکی گف خیلی فوشم داد جلو مادرش و خاله و دختر خاله و دایی و نگم براتون با چشم گریون منو آورد خونمون بعدم گذاشت رفت از شب عید رفته نیس دیگه خبری ازش مادرش هم بهم میگه آدم بچه رو میزنه دیگه بچه نمیفهمه که آدم باید بزنه زنه کثا... نمک به حروم اینم حرفش به من
شوهرمم دیدم داره یواشکی تو حیاط حرف میزنه به دوستش میگف چند میخواد اونم گف ۲ تومن اینم گف پس ردیف کن بریم با خوشحالی همون جا پولو زد براش حالمو خراب کرده دوتا سرم زدم از دیروز