الان یه دختر ۲ سالو نیمه و یه نی نی توراهه که ۸ ماهم هست. لیسانس حسابداری دارم قبل بچه چندتا کارم کردم اما هیچکدوم به هر شرایطی و اعتماد به نفس پایین من ادامه دار نشد الان ۳ سال جز خانه داری و بچه داری هنر دیگه ای ندارم قبلا بافتنی هم میکردم اما حالا به این نتیجه رسیدم همه از ما جلو افتادن یه کاره ای شدن درس خونا شغل خوب درس نخونا هم آرایشگاه زدن واسه خودشون من هیچی نشدم افسردگی گرفتم از اونور مادرم خونه داره و همش داره خونه تمیزمیکنه پدرمم باز نشسته فرهنگیان و درآمدش کمه بچمم که فقط ریخته پاش میکنه خودمم همش تو فکرم که چه جوری یه هنری یه کاری داشته باشم تو فامیل همسرم ازم تعریف کنن .
مامانم میگف زمان بارداری سر تو میگفتم خدا کنه یهو میاد بیرون سگی چیزی نباش در این حد فکر الکی میرد ب سرش🤣🤣🤣
مگ با حسابداری نمیتونی وارد بازار کار شی؟
منم افسردگی بارداری گرفتم نه میشه دارو خورد نه ورزش کرد نه حداقل یه قهوه خورد
نه شغلی که نزدیک خونه ما باشه و منم چون چادریم کار کمه بعد مادر دوتا بچم نمیدونم قبلا میگفتم هدفم تربیت بچه هامه الان میبینم هرکی یه کاره ای شده یا یه هنری بلده خودشو نشون بده .اوایل ازدواجم میرفتم پست بانک کارمیکردم دوماه اونجا بودم دختره همگارم جلوی روی من خوب بود پشت به رئیس بانکه میگفت این فلان جا خرابکاری کرد میخواد جای منو بگیره بعد گفت هروقت این دختره نیومد تو بیا. که گفتم مگه مسخره ام
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز