مثلا دختر یا پسر متاهل طلاق میگیرن و بچه شون رو میذارن پیش پدربزرگ مادربزرگ و خودشون میرن سر زندگی جدیدشون. سوالم اینه که چطور پدربزرگ مادربزرگا همچین چیزی رو قبول میکنن؟ بزرگ کردن بچه طلاق اونم تو سنین پیری که آدم حوصله خودشم نداره
دیگه مجبورن.
مادربزرگا و پدربزرگا نوه هاشون رو خیلی دوست دارن و تو پیری هم از خداشونه ی بچه داشته باشن مونسشون باشه
مادربزرگ منم این اشتباهو کرد
خیلی بزرگوارن
مجبورن
طرف دو قلو داشت طلاق گرفت هیچ کس قبول نکرد بچه ها رفتن بهزیستی
بازم بهتر از بهزیستی هست
هنوز مهر مادری و پدری دارن .نمیتونن و از دلشون ننیاد نوه شونه رو او کوچه خیابون ول کنن
دیگه پدر مادر تا پیری ام زجرکش اولادن و یه دلیل دیگه اینکه نوه ها همیشه عزیز میشن دیگه اونا بزرگ نکنن پس کی بکنه بچه بره پرورشگاه
مردم سگ و گربه بزرگ میکنن نوه که جای خود داره
برعکس اکثرا خوششون میاد چون خیلی تنهان
اونا حوصله ندارن سر پیری بچه بزرگ کنن ولی دل مهربونی دارن دلشون نمی یاد بچه رو به امان خدا ول کنن نگهداریشون از روی عشق و علاقه است یا درصدی هم از روی اجبار بچه رو چکار کنن بزارن دم در ؟؟؟
از خوبیشونه.خدا حفظشون کنه باز بچه رو نجات میدن از دست نامادری ناپدری
والا ما همسایه مون داره این کار رو می‌کنه تازه پسر نوجوان کلاس هشتمی
از جون و دل هم می‌کنه خدایی ، بچه دیگه نه پدر و میخواد و نه مادر دیدن هیچکدوم هم نمی‌خواد بره
همسایه مون هم پسر خودش و راه نمیده ولی دورادور عروسش رو حمایت می‌کنه
اینکه چیزی نیس دایی من طلاق گرفت همسر سابقش تو یه شهر نیسن مادر بزرگ پدربزرگمم فوت کردن پسر داییم بیشتر با خالم داره بزرگ میشه لباساشو بشوره و ....... ادما مجبورن چاره دیگه ندارن نمیتونیم ببینیم ک همینجوری بمونه
منم با مادربزرگم بزرگ شدم اگر قبول نمی‌کرد الان تو خیابون آواره بودم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز