2777
2789

خواهر و برادرای مادر شوهرم اومدن خونش عید دیدنی بعد از شام ...ما هم مهمون بودیم جایی بعد شوهرم گفت بریم خونه مامانم خلاصه ساعت یازده رفتیم تا دو اونجا بودیم بعد دایی شوهرم جلوی کل جمع گفت خانما کمک ابجیم وسایل جمع کنید که دیگه بریم بعد گفت البته اگه عروس خانم اجازه بده بعد من گفتم من برا چی باید اجازه بدم گفت چون وظیفه ی توعه جمع کنی آتیش گرفتم فقط گفتم نه من هیچ وظیفه ای ندارم......خوب جوابشو دادم؟؟؟

خود مادر شوهرم قبلا بهم گفت دوست ندارم تو کار کنی مثلا ظرف میشستم می‌گفت مایع زیاد می‌ریزی.......

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن زیره "رژیم فستینگ "گرفته

عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم رژیم فستینگ بگیرم. سریع دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف خوب هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز