رد شدم رفتم ی مرد سیاهپوش حمله کرد سمت بچم و میخواست ازم بگیره بهش نمی‌دادم اون مرد که لباس تنش کرده بود اومد گفت نکن مگه نمیدونی این محمده (تلنگر)
سیاهپوش گفت دروغ میگه محمد نیست
گفت من قول میدم این محمد باشه
سیاهپوش گفت پس نشونه اینو ببندید اومدن ی پارچه رو سر بچم پیشونی بستن(الآنم اونجای پیشونی پسرم ی ذره موقع گریه قرمز میشه ولی تو بچگی واضح بود
دوراهی کجا بود؟ همش مسیر هموار بود
ماهها گذشت تو سونو گفتن بچت پسره و دیگ حرفی از اسم پسرم نشد تا اینکه دنیا اومد و همه گفتن اسم بدیه نذار فقط بذار پارسا
چون محمد برادرم هست نمی‌خواستم محمد بذارم
منم گفتم حتما خواب بوده دیگ توهم زدم ب شوهرم گفتم فردا رفتی اسم بچرو پارسا خالی بگیر
بقیشو گفتی لایک کن
لایک کنین صلوات می فرستم
یکی لایکم کنه
متاسفانه نصف شب همون شب بچم شروع کرد جیغ های پی در پی
گفتم کولیکه نصف شب بود که مامانم اومد گفت یه چیزی میگم نترسی ها
اینو گفت تن و بدنم لرزید گفتم چیشدع
گفت این بچه ادرار نکرده ندیدم ادرار کنه
منم داد زدم مامان چطور پس تو بیمارستان گفتین ادرار کرده ❌تو خوابم ادرار میکرد نمیدونم ربطی ب اون قضیه داره ادامه ماجرا یا نه❌
زودتر بگو گلم
نمیدونم واقعا به بقیه چه ربطی داره
تندتر بنویس دختر
خوابمون گرفت
خب
خلاصه دیدم پوشک بچم خشک خشکه ساعت سه شب بود ب شوهرم گفتم باید ببرمش دکتر گریه هاش خیلی خیلی شدید بود رنگش سیاه شد از گریه هر کاری میکردیم اروم نمیشد
گفتم حتما ادرار نکردن داره بهش فشار میاره
بردمش دکتر بیمارستان گفت باید تو بیمارستان می‌گفتین ادرار کرده یا نه چون ممکنه مشکل مثانه یا کلیه داشته باشن و خیلی خطرناکه سریع ارجاع داد بیمارستان کودکان ی شهر دیگ
