من شک دارم بچه خانوادم باشم از کجا میشه فهمید

مادر من فقط به فکر خودشه. یه نمیگه بهم که حالت بده. بخدا امروز کلی گریه کردم. من آخه نمیدونم چرا بینی ام انقد خراب شد. فکر کن من با هزار امید رفتم عمل کردم. من 26 سال. با هزار امید رفتم عمل کردم که آخر چی بشه؟ من گفته بودم نیمه فانتزی عمل کن تاکید کردم ولی طبیعی عمل کرد. آخه چرا من انقد باید تاوان پس بدم؟ منی که انقد حالم قبل عمل بینی برای مهاجرت بد بود و گفتم عمل بینی بکنم تا شاید حالم خوب شه بینیم خوشگل بشه فکر مهاجرت یکم از سرم دور بشه ولی بدتر انقد بینیم خراب شد که اصلا مهاجرت یادم رفت. مادرم فقط میخواد بهم عذاب وجدان بده که با گریه هات داری حال منو بد میکنی. اصلا به فکر من نیستا. من نمیدونم یه آدم چجور میتونه انقد سنگ دل باشه؟ خب اصلا درسته من دختر واقعی تو نیستم ولی من 26 سال با تو یجا زندگی کردم. من وقتی دشمنمم گریه میکنه دلم براش کباب میشه ولی تو که برام مادر بودی اونم بعد 26 سال چرا ازم متنفری؟ خب اگه انقد ازم متنفره بهم واقعیت ها رو بگه. بهم بگه خانواده واقعیم کجاست که منم حسرت آغوش اونا رو نکشم. برم پیداشون کنم و برای همیشه برم پیششون. حالا که منو نمیخواد حداقل آدرس خانواده خودم رو بهم بده که منم برا همیشه از زندگی شون برم. فقط میخواد بهم عذاب وجدان بده. من خودم حالم بده اون بدترش میکنه. آخه گناه من چیه 😭😭😭😭😭💔💔💔💔بهش گفتم من از اینجا از این خونه برا همیشه میرم یه جوری که انگار خیلی دلش میخواد گفت بروووو

اینم نمی‌بره منو دکتر. یه شب یه قرصی رفت تو گلوم داشتم میمردم انقد سرفه زدم اصلا یه حالت بدی بودم خیلی خیلی سرفه زدم شب بود. وقتی آب دهان قورت میدادم گوش هام منفجر میشد. مشکل بلع داشتم و واقعا داشتم میمردم و تا حالا تجربه ی چنین دردی رو نداشتم خیلی درد بدیه چیزی تو گلو بمونه و تا صبح تب کردم از دردش و دماغ و گوشم داشت میترکید و خودش دید چقد درد میکشم ولی من رو دکتر نبرد. منم بهش گفتم بخدا من گناه دارم. گوله گوله قطره اشک هام داشت رو لباسش می‌چکید ولی انقد بی احساسه که براش مهم نبود حتی تو صورتم هم نگاه نکرد سرش تو گوشی بود خیلی بی احساسه. خب حقم داره وقتی واقعا بچش نیستم چرا دلش بسوزه؟ گرچه اگه من جاش بودم واسه کسی که 26 سال با هم زندگی کردیم دلسوزی میکردیم ولی من حسرت دیدن خانواده واقعیم یک عمر تو دلم می مونه بعید میدونم بتونم پیداشون کنم