من از اول راهنمایی سمپادی بودم.
کنکور ۹۵ رو دادم یعنی شاید خیلی سال قبل...
من بدون ذرررره ای کلاس یا تست یا حتی خواندن درس های مدرسه، از مدرسه دولتی قبول شدم تیزهوشان
اون زمان آزمون دو مرحله داشت. مرحله اول تستی و مرحله دوم تشریحی بود که هشت سوال هوش بود که سه ساعت وقت داشتیم براش...
اون زمان بر اساس رتبه ، مدرسه رو قبول میشدی. من اولین مدرسه قبول شدم.
اینا رو توضیح دادم که بگم شرایطم چی بود.
من با این شرایط، وااااقعا خوشحالم که سمپادی بودم. استعداد و علاقه من تو درس خوندن بود. که اگر هرجایی میرفتم، حروم میشد...
تو کنکور هم پزشکی شهید بهشتی روزانه قبول شدم که اون زمان واقعا سخت بود...ولی میگم، من استعداد و علاقه م بود. به خاطر همین هیچ وقت اذیت نشدم و حتی یک کلمه هم بدون عشق درس نخوندم.
الآنم یکی دوماه دیگه انشاالله فارغالتحصیل میشم یه پسر ۴/۵ ساله دارم یه پسر دیگه هم باردارم 😊
اما تو مدرسه یادمه بعضیا خیییییلی اذیت میشدن...
یکی از دوستام سه سال کنکور داد که پزشکی بیاره آخر رفت پرستاری دانشگاه تهران
جو مدرسه رقابت تو درسه و استرسش زیاده. اگر نکشی یا نتونی خیییییلی اذیت میشی...