بچه ها این اکانت مال دوستمه چون من هر کار میکردم نمیتونستم رمزم بالا بیارم با اکانت دوستم اومد
بچه ها من ۲۰ سالمه پسر عموم ۳۴ سالشه ار موقعی ۱۸ سالم بود خواستگارم شد خبلی زیاد دوسمم داشت اون موقع اون ۳۲ بود بعد خلاصه واقعا اون خیلی دوسم داشت ولی من چون کنکوری بودم همم دوست پسر داشتم توجه نمبکردم بهش برام مهم نبود اصلا خانواده ام هم خیلی خیلی زیاد دوسش داشتن شعل خیلی خوب داره همم همه فامیل قبولش دارن خدایی پسر بدی نبود ولی من اون موقع توهمی بودم فکر میکردم دانشگاه تاپ و دوست پسرم میاد میگره و اینا ک هیج کدوم نشد اصلا الکی فقط بهاطر اینکه دکش کنم توقع های بالا بالا میکردم حرف های نشد میزدم راجب خانواده اش بد میگفنم با پسر خاله ام ک خواستگارم بود دست دادم در صورتی مبدونستم چقدر روی این مسائل حساسه خلاصه مطلب باعث شدم ک خیلی خیلی از من زده بشه و سرد بشه هی اولش میگفت نامزدی بکنیم عقد بکنیم و من میگقنم نه صبر بکن صبر کن .خلاصه پسر خالمم سنش ۲ و ۳ سال از من بزرگتره دانشجوعه ولی حانواده ام اصلا اصلا حتی مامانمم راضی نیست بهش چون رفتار های درستی نکرده یه مدت هم باهاص صحبت کردم ولی دیدم یه کم خسیس هست یه طوری هست کلا اونم خیلی ابزار احساساست میکرد ولی خب حالا ک سرم به سنگ خورده عهمیدم پسر عموم بهترین گزینه بود هم شعلش خوب بود همم خانواده ام قبولش داشتن همم خیلی ادم درستی بود حالا ما اصلا با هم دابطه نداشتیم تو جمع های خاتوادگی هم مییدمش کم و بیش ولی در حد سلام و علیک میخوام دوباره با خم اوکی شیم نمیدونم چطوری خطی داشتم قبلا هم باهاش در ارتباط بودم رو همه برنامه هاش پاگ کروه اون روز ردبیکا و تلگرام نصب کردم روش ک بلکم نونیف بره براش شابد بهم پیاپ بده نداد البته حدود ۱سال پیش خودم بهش پیام دادم و صحیت کردیم ولی سرد بود قبول نکرد ادامه بدیم . حالا به نظر شما چبکار بکنم راهی به ذهنتون میرسه .
اها راستی من هنوز درگبر کنکورم و رشته هایی هم قبول شدم ولی ترقتم