2777
2789

۳ بار تو این دو روز از شوهرم پرسیده کی میایید بیایید پس...

شوهرم گفته امشب میایم.

امشب رفتیم دیدیم خبری از دختراش نیست خونه سوت و کور یه افطار اب دهنی انداخته رو میز برای خودش...هیچ خبری هم از غذا نبود..چون بچه کوچیک دارم بچه ها غذا میخورن خودم و برادرشوهر مجرد هم روزه نبود...خلاصه نشستیم یکمی

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

رفتیم جایی زودم برگشتیم سال نو کسی که فوت شده بود دو ساعتی گذشت بازم اومدیم دیدیم نشسته سرش تو مفاتیح...هیچ غذایی هیچی

دخترمم گفت گرسنمه انقدر گفت پاشم از فریزر غذا داغ کنم. برنجم پاشو خودت بزار!

منم گفتم چیزی نمیخوریم. برگشتیم خونه...

رفتیم جایی زودم برگشتیم سال نو کسی که فوت شده بود دو ساعتی گذشت بازم اومدیم دیدیم نشسته سرش تو مفاتی ...

ی چیزی بیرون میخوردین شما ک دیدین هیچی درست نکرده 

اولین غصه من اخرین نگاه تو بود بابایی😭🖤

سنش بالا س حتما نتونسته غڌا بزاره.کینه ای نباش.شمارو از خودش دونسته

من چیزی نگفتم شوهرم ناراحته...اتفاقا خوبم دست و پا داره برای دختر و دامادش...مهمون مهمونه از خودش دونسته یعنی چی!

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز