۱۷ سالمه
تفریح زیر چادریم کوه
اینقددددد برا داداشم ناراحتم اینجاس بعد ماشین نداره بره برگرده خونه ماشین بابام نمیبره
هی ناراحته و ی گوشس
بعد برا بابام ناراحتم همیشه زجریه و کارگر
برا خودم که روزه میگیرم دیگه نمیتونم درس بخونم اعصابم خورد میشه
و هزارااااااااان حرفای دیگه
واقعا دیگه نمیکشم😭😭
کولی گفتم وگرنه تا صبح بگمم مشکل داریم
یبار نشده من خوشحال باشم
اینقد بابام برا داداشاش ولخرجی میکنه من عید هیچییییییی نخریدم چون نداشت