سلام وقت بخیر .من یه پسری ام که تازه از سربازی اومدم ۲6 سالمه . تازه هم رفتم سرکار با یه درآمد معمولی . کلی ام دنبال کار گشتم تا بتونم کار پیدا کنم . پارتی ام نداشتم که سرکار خوبی برم. حرفم اینه منی که هیچ پشتوانه مالی ندارم و پدرم کارگر بوده . چقدر باید کار کنم بتونم حتی یه ماشین معمولی داشته باشم؟ کاری ام ندارم الان شاید یکی بگه وضع همه جوان ها همینه . من کاری ندارم .شاید مشکل من مشکل خیلی ها باشه ولی خب خودم رو دارم میسنجم . نه تا حالا رابطه عاطفی داشتم نه تا حالا ماشین زیر پام بوده نه کسی حمایتم کرده . از کودکی همش تو فقر و نداری بودم . الانم بزرگ شدم میبینم همه دوستام ماشین زیر پاشونه در آستانه ازدواجن و همش در حال سفرن ولی من هیچ. اونا حداقل خانواده شون یه ماشین یا یه سرمایه ای بهشون دادن . پس کی قرار نوبت من شه؟ منم بتونم دست کسی که دوسش دارم بگیرم !بتونم حداقل ی رابطه خوب تجربه کنم. آخه چقدر باید کار کنم؟ که بتونم یه زندگی تشکیل بدم؟ مگه من بنده خدا نیستم؟ همه دوستام آخر هفته ها مسافرت و شمال میرن با عشقشون .ولی من چقدر باید کار کنم تا بتونم حداقل یکی داشته باشم؟ . تا چهل سالگی هم نمیتونم زندگی تشکیل بدم .از وجود و بودن خودم بیزارم . احساس بدبختی میکنم و اصن سوالم اینه چرا من زندم؟ پس کی تموم میشه ؟ همه دوستام خانواده حداقل یه ماشین بهشون دادن و حداقل های زندگی رو دارن .خانوادم من حتی تو مایحتاج زندگی هم مونده . یخچالمون خالیه اون سری حقوق گرفتم رفتم یه مقدار خرید کردم.
عیده هیچی نداریم. کدوم دختر به من نگاه میکنه اونم دخترای این دوره زمونه.
هرچیزی به نظرم یه سنی داره . ادم تو سن من دوست داره روابط و عاشقانه هاشو تجربه کنه وقتی بشه 40 سالم دیگه حوصله خودمم ندارم. ببخشید بابت این تاپیک . فقط دعا کنید وجود نحس من از این دنیا پاک بشه. چه فایده حتی تو ابتدایی ترین نقطه زندگیم موندم.
منی که هیچ پشتوانه مالی ندارم بهتره خودم یه جور خلاص کنم. یادم یکی بهم گفت یه روزی همه قرار نیست خوب زندگی کنن .شاید قسمت ما هم اینه... همه قرار نیست خوب زندگی کنن.