داداشم تمام طول سال طبق حرف خانمش و خانواده خانمش میره و میاد حتی هرساله بعد ۳ ۴ روز با ما دیگه تمام و کمال در خدمت خانمش و خانواده خانمشه
حتی خانمش دوست نداشته باشه
متنفر باشه
وقتی میدونه شوهرش این‌همه علاقه داره
باید هیچی به روی خودش نیاره ۳ ۴ روز بخاطر شوهرش
چون میدونه شوهرش همیشه بهش چشم میگه
شيفت رو بايد با هماهنگي داداشت قبول ميكرد و قول ميداد بنظرم
الانم ديگه بذاريد خودشون حل كنن ولشون كنيد
باید فلان کنه و...😂
عزیزم واقعا فکر کردی برادرت اونقدر احمقه که به خاطر یه تفریح دو روزه اونم با آدم کم درکی مثل تو که مشکل خصوصیش رو سوژه کل فامیل کردی؛ از زنش جدا بشه یا قهر کنه؟ واقعیت اینه همون سالی چهار روز هم تعطیل شد. الانم با اون لج نکرده حوصله شماها رو نداره. دست از سرش بردار که یه ذره احترام بمونه و رک بهت نگه فضولی نکن
اولا مطمئنم تو بیشتر از ۱۴ سالت نیست.
دوماً ما اینقدر به عروسمان احترام گذاشتیم که بین فامیل مسخره امون میکنن که صاحب و همه کاره اشون عروسشانه رو حرف اون حرف نمیزنن
فقط تو این مورد داداشم لج کرده که مطمئنم بخاطر سر خوبی و گذشت زیادی به خانمش بوده و احتمالا داداشم فکر میکنه همیشه از خودش میگذره و چشم میگه خانمش به تنها خواسته اش احترام نذاشته
اما شما می‌دونید غیر از این مورد داداشم چجوری با خانمش رفتار میکنه؟ دقیقاً عین ملکه ها
داداشم کار میکنه خانمشم کار میکنه
داداشم بیشترم تو محل کارش کار میکنه
اما اکثر کارهای خونه، کارها بیرون، کارها اداری،بانکی ، خرید یا هرچی داداشم انجام میده
منطقشم اینکه چون مرده توانایی بیشتری داره
خانمش زنه، ظریفه
تو این مورد لج کرده داداشم و من مطمئنم سر اینکه خوبی و گذشت زیادی داشته فکر میکنه خانمش به تنها خواسته اش احترام نذاشته
ببین حرفای شما متین
ولی معلوم نیست بین این زن و شوهر چی گذشته
شما دارید از زاویه خودتون میبینید منم کار ندارم کی مقصره کی نیست
ولی اگه داداشت رو حضوری دیدی یا تلفنی بهش بگو عصبانی نباشه و بیخیل باشه و رفاه و شرایط زنش از همه چیز مهم تره
سعی کن این اتفاق تموم شه
اگه از داداشت طرفداری کنی و شیر ش کنی ک حق باهاشه و با زنش تند شه شاید بتونه یه خط و نشون محکم جلوی زنش بکشه ولی حیفه بعدا ممکنه زندگیشو از دست بده
منم ک درد دل کردم چون هانواده شوهرم حقو به شوهرم میدادن و دعوای ما شدید تر میشد
گاهی حسزت میخوردم میگم کاش اونا هم یکم از من دفاع میکردم منم الان سر خونه زندگی خودم بودم
توی دعوای من و شوهرم عمده اش سر شیفت های من بود شوهرم پیروز‌شد ولی به قیمت جدا شدنمون
داداشم از دو هفته پیش رفته برای خونه باغ مان درب نو خریده
وسایل نو خریده
برای سه چهار روز اونجا وسایل خریده
از یک ماه پیش تا چند روز پیش داشت برنامه ریزی می‌کرد
بعد علاقه نداره بیاد؟
ما اونقدر احمقیم که نفهمیم علاقه نداره بیاد چجوریه ؟
داداشم با ما تعارف داره علاقه نداشته باشه این‌همه فیلم بازی کنه؟
زن داداشم خودش زنگ زده راضیش کنید اون دو ماهه منتظر این ۳ ۴ روز بوده اگر سر لجبازی نیاد حالا حالا ها باهاش برنامه دارم
بعد علاقه نداره با ما نباید ؟
شما خیلی باهوشید برید ناسا
بعد ما نه فضولی کردیم نه دخالت نه خواستیم بریم دنبالش زن داداشم خودش هم ماجرا رو بهمون گفت هم دعوا هم خواست بریم دنبالش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز