با رلم دو سالی هست ک با همیم قصدم نم جدیه.. رفیق باز بود از اول من همیشه سر این باهاش بحث داشتم تا اینکه کم کم رفاقتشو تموم کرد باهاشون.. رفیقاش هم درست حسابی نیستن عرق خور و دختر باز و فلان.. حالا امروز گفت باهات ی حرفی دارم.. چند روز پیش براش یه مشکل بزرگ پیش اومده بود ک ظاهرا هیچ کس کمکش نکرده جز رفیقش.. کمک مالی.. حالا به من میگ با رفاقت من با اینا مشکل نداشته باش و خواهشا ناراحت نشو
الان من چی بگم چیکار کنم.. اصلا خوشم نمیاد ازشون
کلا اینو برمیدارن میبرن اینور اونور.. یسری هم با سال پیش متوجه شدم با رفیقاش رفتن کردان ب من الکی میگفت مغازه ام.. بخاطر این چیزا با رفیق بازیش مخالفم
الان من چ کنم