بچه ها ما دیشب بیرون بودیم
و یکم بحث مون شد و من یه سری حرفا زدم که این معنی می داد که مادر و برادرم و تاثیر بیشتری دارن تت زندگیم معنی حرفام این بود
و شوهرم هم قاطی کرد هم ناراحت شد دو بار سرشو گذاشت رو فرمون ماشین و گریه کرد بلند بلند.دلیل گریه هاش همین بوده احتمالا
آخه سالگرد پدرم بود و پدرم ۴ سال پیش فوت کرده منم حالم گرفته بود و رفته بودیم بیرون و اصلا منو درک نمیکرد و غر زد ینی دوبار منم ناراحت شدم و اینارو گفتم
چیکار کنم حالا