باز دم عید شد
باز خانوادم فشار اوردن که تو چرا نمیای
همسرم نمیتونه
منم گفتم میمونم خونه ام
قبل تر هم راجب ایامی که خونه خودمون گذروندم گفتم
من خیلی سختی کشیدم تو اون روزا
خانوادم استفلالی قائل نمیشدن
نه برای من نه برای همسرم
نه برای زندگیمون
پارسال با تپش قلب بستری شدم
از بس تو گوشم خوندن
چرا شوهرت فلانه
چرا اینجوزی کرد
چرا اونجوری کرد
چرا نمیاد
چرا
چرا
چرا
پوکیدم….
راهکار بدید برم و زود برگردم
رفتن رو باید برم
چه بهونه ای بیارم برای برگشت؟