خواهر شوهرم زنگ زد

نه عزیزم صبور باش 

من تجربه دارم بهت میگم ، میدون زندگیتو برای همچین عفریته ای باز نزار، اصلا بهش رو نده بچسب به شوهرت البته اگه زندگیتو میخوای

شب کنارش خوابیده بکنه اونجاشو آبجیش خواهر دار بشه

اسی اگر بخوایی لج کنی با ی آدم نه، با ی خانواده روبرو میشی 

رگ خواب شوهرت رو یاد بگیر، هرگز و هرگز وقتی کارت میده دست بقیه نرو خرید، بگو اشکالی نداره خرید نمیکنم منتهی دوست ندارم کسی جز خودت کارت بکشه و.... 

ینی چی تخفیف میگیره کارت دست اون باشه، چهاربار خودت کارت بکشی یاد میگیری تخفیف بگیری و اینکه میگی حوصله م نمیشه اصلا حرف درستی نیست 

شوهرت مشخصه از اون مردایی هست که رگ مردونگی باد میکنه، هندونه بذار زیر بغلش اونوخ ببین بخاطر تو خواهرش رو میذاره کنار یا نه 

مثلا آشپزخونه فرش نداره بگو عههه اگر ی فرش بود چقدر قشنگ میشد، بچه میره توو اسپزخونه نگرانم بخوره زمین فرش نیست ی طوریش میشه، بعد ی مدت میرید بیرون بگو بریم فزشا رو ببینیم اگر ی روز پول دستمون اومد بخریم، 

شوهرت ببخشید این رو میگم، اما حسابت نمیکنه چون خودت وا دادی عزیز من 

وقتی اون از زبون شوهرش راجع به تو میگه 

پس توام سعی کن یه راهی پیدا کنی

نمیگم صمیمی شو

ولی بی زبونم نباش

دختر خوب قلق شوهرتون دستت بیار 

من بودم میگفتم‌نمیخواد قشون راه بندازی خرید عروسی که نیس خودم میرفتم‌میگرفتم !

تا وقتی شوهرت اولویتش خانواده کل کل کردن باهاشون هیچ فایده ای نداره توکه خواهرشو می‌شناسی از اول نباید قبول میکردی بری خرید باهاش 

به نظر من اصلا در مورد خانوادش با شوهرت بحث نکن رابطتم محدود کن باهاشون 

منم اعصابم خورد شد واقعا 

بهت اون حرفو زده پاشدی براش لقمه گذاشتی اخه؟ همینه دیگه ترسی نداره میگه هرکاریم کنم چیزی نمیشه پیش خواهرم و داداشم بذار یکم خودمو شیرین کنم 

اگه میتونی پاشو ۲روز برو خونه بابات یکم بترسه نه اینکه نشستی خونه براش لقمه میگیری از اون بدتر خواهر خاله زنکش بیاد زنگ بهت بزنه اینطوری بگه 

عزت نفس داشته باش اون با خانوادت رفت و امد نمیکنه تو پاشدی رفتی خرید باهاشون؟

امان از دل سادت عزیزدلم، خودتو بالا بگیر تو چیزی کم نداری که ظلمو تحمل کنی و تن بدی به حرفای خودشو خونوادش

اصلا چرا باید با یکی دیگه بری خرید؟؟من هیچوقت برای خرید خودم و بچه هام هیچکس کمکم نکرد..هروقت شوهرم خونه بود.بچه ها که کوچیک بودن می موندن پیش شوهرم برای خودم و بچه ها خودم تنها خرید میکردم...بچه ها رو هم نمیکردم بیرون..سایزشون مشخص بود..کارت شوهرته بعد میده دست خواهرش..چه معنی داره.معلومه دیگه دخالت میکنن..هروقت شوهرت اونجوری گفت ال میکنم بل میکنم بگو بکنم ببینم..اصلا دیگه با اونا نرو خرید..فقط خرید نه،کلا دکترم میری تنها و بی منت برو..بچه هات رو بی منت خودت بزرگ کن..

اسی جان اکثر آقایون تا از خانواده خودشون مستقل بشن طول میکشه

سعی کن  قوی باشی مردا از زنهای غر غرو و نق زن خوششون نمیاد 

خرید دوتایی میرید بگو بخند براش اومد خونه دلبری زنانه کن

یکم کتاب بخون دستت میاد چطور بند زدگی خودت کنی اونوقت حرف حرف خودته

خواهرشوهرت خیلی عوضی ک همش دخالت میکنه،تو برای چی اخه اصلن با اینا میری خرید ،اشتباه خیلی بزرگی کردی کی اخه با خانواده شوهر میره خرید من اگا با خانواده شوهرم برم خرید اصلن ننیتونم هیچی بخرم،شوهرت اصلن پشتتش نیست اگا پشتت بود هیچ وقت باهات این کارو نمیکردو هیچ کس جرات نمیکرد اینجوری تو زندگیتون دخالت کنه،من اصلن و ابدا اجازه نمیدم کسی برا بچم لباس انتخاب کنه اصلن دلم نیمخواد خریدامو ببینن،خیلی ناراحت شدم برات خیلی شرایط سختی گذروندی من اگه جات بودم شوهرمو میزاشتم.پشت در  اشغالی ببری

عزیزم حتی نامزد هم باشی این کار از اساس اشتباهه

یعنی چی کارت رو داد خواهرشوهرت؟

بعد هم گفتی بچه داری چرا خودت نرفتی چرا تو کارت خودت پول نامیده زندگیت رو از خانواده ش جدا کن اعتصاب کن بگو تا کارت خودم نزنی یا کارت رو ندی خودم نمیخرممممم

و اینکه بگو حواسم پرت میشه دیگه با کسی نمیرم خرید 

بهتفت تو جمع خوردن میکنم بگو مگه نکردی؟از چی می‌ترسی خدایی