خودم یسری دلایل داره
یکم از مسئولیت زندگی خستم بابام بی مسئولیته هیچ وقت کمکمون نکرده من و خواهرام کار میکنیم
مورد بعدی کسی ک یک ماه با احساساتم بازی کرد گفت دوسم داره برای یک عمر میخواد باهام بمونه بهم خیانت کرد و تموم کردم باهاش
اینروزا حالم زیاد ردیف نیست
شما تعریف کنید
شوهر بی مسئولیت
گرونی گرونی گرونی
قدرت خرید کم
خلاصه بگم اخلاق همسر
خانواده‌ای ندارم، تنها کسی که برام مونده داداشمه، فشار های درسی، خیانت دیدن، نابود شدن اکیپی که توش بودم، دلار ۹۳ تومنیی💔🥰
و..
منم دلایلم شبیه خودته، بابای خودخواه و بی مسئولیت که پولاشو برای خوانواده خودش یعنی خواهر و برادراش و مادرش خرج میکنه، تازه حرف زدنشم همش ناراحتم میکنه به خاطر ازدواج نکردنم
منم یه عشق داشتم که ولم کرد و رفت
هیی خدا خودش یه دری برامون باز کنه، آیندمون قشنگ باشه
ناراحتی افسردگی نمیاره
خشم افسردگی میاره
اینکه میدونم اضافیم 😔 اینکه هیچ خریدی برای بچم انجام ندادم
شوهر بی غیررررت
بابای بچه ننه داشتن بود خیلی از اوقات فکر خواهر و ننش بود . خاله زنک بودن پدرم
جدا از بیماریم
مادرم
دچار افسردگی شدیده از بچگی ترس از خودکشیشو انداخته تو جونم
هروقت دعوا میکنیم این ترسو دارم که کاری میکنه
شوهرم نمیزاره بچه دار شیم میگه اخلاق من بده در صورتی ک اخلاق خودشه ک بده و من عکس العمل نشون میدم😞
پنج ساله درگیرشم از نوع حادش
پنج بار خودکشی ناموفق
هنوزم تو وجودمه
من مردم فقط جسمم اینحاست
خیانت.خیانت.خیانت،😞😞😞😞😞😞😞😞😞
